میگم از بحث از شیر گرفتن و پوشک گرفتن و تب دربیاییم

بگید ببینم چقد از زندگی زناشوییتون و همسرتون راضی هستین؟
چقد به ایده ال تون نزدیکن؟

به قول دوستمون اگه خانواده شوهر بذارن ما زندگیمون گل و بلبله حیف که نمیذارن😁

آره یه روزایی خوشبخت عالمم
یه روزایی هم متوسط ولی به جدایی فک نکردمو به زبون هم نمیارم ولی در کل تا وقتی خونواده همسرم پاشون وسط نیس همه چی آروم و خیلی خوب و رو رواله

یه روزایی انقدر راضی هستم که حد نداره انقدر خوشحالم انقدر لبخند رو لب هام هست.
یه روزایی هم حالم ازش بهم میخوره به حدی که نفرت پیدا میکنم حتی به جدایی میکشونمش
خیلی خسته هستم دقیقا اینروزا تو همین حالتم همش دلم گریه میخواد با شوهرم دعوام شد شبی حتی گفت میخواد جدا بشه ازم و من فقط گفتم بهتر
ولی نابودم خیلی تحت فشارم

منم که از همسرم سرد شدم بخاطر کم کاریاش نه میتونم جداشم نه زندگی اروم داشته باشم موندم

ما تا ی مدت پیش کنارخونه خواهرش بودیم من باخواهرش خ رفیق بودیم این کارهیچی نداشت.حتی بیرونم نمی رفتیم.ولی جداشدیم خ بهترشده اوضاع.خ بیشترفکره.ماتاقبلش هروقت ی خریدکوچیک داشتیم توراه دعوابود ولی الان دیگه اینجوری نیست.منم ی تجربه هایی کسب کردم شناختمش ازچی خوشش میادازچی بدش.سعی می کنم بخلطر آرامش سه تایی مون رعایت کنم.

آره انشاالله منم همینو از خدا خاستم چون خونواده من یکم خیلی زیاد با آبرو هستن و میگن هرجور بشه باید زندگی کنی و منم تحمل کردم ولی خدا الان داره یجورایی جوابشونو میده که واقعا حس می‌کنم چوب خداس و جواب مظلوم بودن من