۱۲ پاسخ

چه صدایی . چی شده ؟؟؟. من تازه از خواب پا شدم

خونه ما سه باری حالت لرزه گرفت من فکر کردم زلزله اومده میگفتم چرا تخت نمیلرزه😂😂😂 اخرم گفتم لابد صدای باد بود پنجره رو لرزوند و خوابیدم🤣

وای من که خیلی میترسم دقیقا وسط صنایع دفاع و مجتمع فولاد و ذوب آهن اصفهان هستیم😐😐

خواهر منم میگه فک کردم همسایه میزنه به دیوار😂😂😂
دوباره گرفتم خوابیدم

من الان تو اینستا دیدم زدم شبکه خبر نوشته تکذیب شده ک

زهره شهرک شمس آبادم زدن!!دوتا کارخونه دود شده رفته هوا

منم خواب بودم نشنیدم مامانم میگه صدا اومد.ول کن بابا مهم نیس

عین من....من که فکر کردم فنچ هامون افتادن باقفس رو زمین ...تازه خوشحالم شدم

منم همسایه هامون میگن ساعت ۲ انگار یه چیز ترکید وگلوله هارو دیدن تلویزیون چی رو واقعی میگه که این دومیش باشه ماهم نفهمیدیم .

منو همسرم بیدار شدیم همسرم گفت صدای چیه گفتم نمیدونم بچه همسایه نصف شبی چقدر سروصدا میکنه بالا پایین میپره دوباره گرفتیم خوابیدیم😂

چه ساعتی و کجا اتفاق افتاده؟؟؟؟

سلام چند جا مثل پارچین و خجیر سمت شرق تهران و چند جای دیگه که نظامی هست رو زدن من که ۵ بیدار شدم دیدم صدا میاد چون گنبد مسجد معلومه بالاش شلیکارو میدیدم فکر کردم آتیش بازیه گفتم چه موقع این کاراست. یه دفعه شوهرم از خواب بیدار شد گفت زدن من دیگه سکته کردم تمام تنم می لرزید

سوال های مرتبط

مامان زینب وریحانه مامان زینب وریحانه ۴ سالگی
خییییییییییییییلی عصبانیم الان احتیاج دارم تا کار دست خودم وبچه هام ندادم یه نیم ساعت برم یه جا که نباشن.دخترم هیچ جوره نمیزاره ظهرا دختر کوچیک بخابه منم گفتم بزار تبلت براش بیارم کارتون بریزم اون نگاه کنه.دوروز اول خوب بود اما از روز دوم باز شروع کرد همراه کارتون بلند بلند حرف می‌زد هی صدامیان نامان چرا قطع شد مامان چرا اینجور میکنه مامان چرا اونجور اونم با صدای بلند حالا منم دارم بچه میخابونم دختر کوچیکم صدا حساس زودبلند میشه چندباری گفتم اما انگار نه انگار سر شب خابیدن ۳ماه هرشب گریه که من کنار مامان بخابم کلن فاصله یه متکا بود بامن گفتم عیب نداره اومد کنار من اما مگر میخابه تا ۳نصف شب هی قصه بگو آب بده دستشویی دارم.منو عصبانی می‌کرد تا بخابه.به من میکفت گوشی دستت نگیر توبخاب منم بخابم.منم خب تازه میخاستم اینا بخابن برم خونه جمع کنم.خلاصه.دیروزم شوهرم از سرکار اومد ۲۴ساعت نخابیده بود اما دختر نخابید نه گزاشت شوهرم وخواهرم بخابن امروزم کوچیکه از ۸صبح بیدار ظهر گفتم برو تبلت نگاه کن من خواهرت بخابونم هی صدای اون کم کرد زیاد کرد هی صدا زد هی به مبل کوبید هی رفت اومد. آنقدر صدا کرد که کوچیکه کلن نیم ساعت خابید بدخواب بیدارشد حالا نه میخابه نه میشینه نه ساکت میشه نه میزاره کارهام بکنم.فقط گریه از ساعت ۲تا الان داره از یه سینه شیرمیخوره میخام فقط جیغ بکشم فقط جیغ