۷ پاسخ

سوپ خیلی خوبه و گوشت بزار بپزه با آبش بخور.. این‌ وسطا حواست باشه گرمی نخوری زردی بچه بره بالا

با اینکه شیر نداری ولی همون چند قطره رو هم هی بده مک بزنه و هر دوساعت یبارم بده بهش همین کلی کمک میکنه
رازیانه خیلی خوبه برا شیر

من شنیدم کشمش ، آش ، جعفری اینا شیر رو زیاد میکنه

قرص لاکتاول بخور

دمنوش رازیانه و تخم شوید و زیره خیلی خوبه

خداروشکر که تجربه خوبی بود😍
از روز سوم سینه شیر میاره نگران نباشه

خب خداروشکر قدمش مبارک باشه
سوند چطور نزاشتن میگن واسه همه میزارن

سوال های مرتبط

مامان شیدیلی💙 مامان شیدیلی💙 روزهای ابتدایی تولد
تجربه زایمان (۴)
تا شب ناشتا موندم و تشنگی خیلی کلافه کننده بود بعدش اجازه دادن چیزی بخورم تا خوردم اومدن گفتن چیزی نخور صبح باید ازمایش دیابت بدی🫤
شبش یکم سخت گذشت سینم شیر نداشت و نی نیم خیلی گرسنه بود تا صبح با بخیه هام نشستم و بهش شیر دادم (اگه بر میگشتم عقب با خودم شیر خشک می‌بردم و میدادم تا بچه سیر بشه و خودم بتونم استراحت کنم )
بلند شدن و نشستن برام سخت بود ولی اونقدر دردناک نبود قابل تحمل بود بعدشم اومدن چک کردن و مرخصم کردن
درکل بخوام بگم زایمانم خیلی خوب بود و کاملا راضی بودم
تعریفایی که درمورد بیمارستان کمالی شنیده بودم اونقدرا که میگن بد نبود کسی که تو اورژانس بستریم کرد واقعا مهربون و صبور بود
تو اتاق عملم همه عالی بودن و واقعا چیزی نبود که منو اذیت کنه
شاید یکی دوتا پرستار بودن ک بد اخلاق بودن که با من کاری نداشتن با یسری مریضا سر یسری چیزا بحثشون میشد
از درد سزارینم بگم فقط همون قسمت رفتن بی حسی دردناک بود برام که با شیاف اوکی میشدم
ماساژ رحمم موقع بی حسی زدن
نگران هیچی نباشید همه چیز قشنگ تر از چیزی که فکرشو میکنید اتفاق میوفته
مامان نیلا🌼 مامان نیلا🌼 ۲ ماهگی
پارت یک تجربه سزارین⭕️🔴
سلام قشنگا
من ۳۶ هفته و ۴. روزسزارین اجباری کردم
نه درد داشتم نه کیسه ابم پاره شد نه هیچی فقط توی ۲/۳ تا سونو اخرم دور شکمش عقب میموند که مشخص شد خون رسانی جفتم خوب نبوده
دیگه سزارین اورژانسی کردنم و واقعااااا عالی بود خیلی زیاد با اینکه من انمتخابن طبیعی بود و دلم خیلی میخواست طبیعی باشم ولی ابان واقعا خوشحال ترینم سزارین شدم
از دیشب ساعت ۱۲ ناشتا بودم صبح ساعت ۷ اومدم بیمارستان ساعت ۱۲ سزارین شدم و ۲ هم اومدم بخش
نه انژیوکت درد داشت نه سوزن بی حسی واقعا اندازه زدن ی امپول معمولی هم درد نداشت
سوند رو هم که تو بی حسی زدن اصلاااا نفهمیدم
توی مدت جراحی زیر سینمو فشار میدادن بچه بیاد پایین که خیلییییی کم درد داشت
تو ریکاوری هم شکمو محکم فشار میدم تا خون ها خارج شه و خب دردناک ترین قسمت همینه که اونم اصلا جیزی نیست که غیر قابل تحمل باشه
من پمپ درد هم گرفتم که خوبه راضیم
الان که ۱۲ ساعت از جراحیم کذشته راحت از این پهلو به اون پهلو میشم تونستم پاشم راه هم برم
بچه ۲۸۰۰ کیلو بود که‌نیاز به دستگاهم نداشت
واقعااا اصلاااااااا فکر نمیکردم انقدر خوب و راحت و بی درد باشه
بعضیا واقعا قول ساختن ازش
مامان ارغوان مامان ارغوان ۱ ماهگی
تجربه زایمان سزارین
سلام مامانای قشنگ. دختر من ارغوان سادات روز ۱۴۰۳/۰۷/۲۱ ساعت ۱۱:۲۵ دقیقه بیمارستان کسری توسط خانم دکتر زهره محب علی بدنیا اومد. وزنش ۳۵۰۰ ،قد ۵۲
از تجربه زایمانم بخوابم بگم، خیلی راحت بود. از اولین ترسم که سوند گذاشتن بود اصلا درد نداشت باید خودتو شل کنی و براحتی برات انجام میدن. دومین ترسم آمپول بی حسی بود که اونم اصلا درد نداشت و زمانی که منو بی حس کردن نمی‌دونم چرا داخل اتاق عمل خوابم برد و زمانی که صدای دخترم رو شنیدم از خواب بیدار شدم اولین دیدار خیلی حس قشنگ و توصیف ناپذیر هستش. بعد عمل اتاق ریکاوری وقتی بی حسی داشت از بین می‌رفت دردم شروع میشد سریع درخواست پمپ درد کردم و واقعا کمک بزرگی بود و اصلا دردی متوجه نشدم و حتما از پمپ درد استفاده کنید. موقع بلند شدن و برای راه رفتن اون خب یکم درد داشت که قابل تحمل هستش و با کمک میتونی به راحتی انجامش بدی. من شیرم روز دوم شروع به اومدن کرد و قطره شیر افزا عالی بود و کمک بزرگی کرد. من از انجام سزارین خیلی راضی هستم اصلا درد و ترس نداشت. دوستای کرجی من به شخصه از بیمارستان کسری خیلی راضی هستم همه چیزش عالی بود
امیدوارم تجربه زایمان من بدردتون خورده باشه.
مامان بچک مامان بچک ۴ ماهگی
تجربه سزارین

صبح رفتم بیمارستان فشار و ضربان قلب بچه رو‌ چک‌ کردن بعد یک‌ربع قبل از رفتن به اتاق عمل برام سوند گذاشتن موقع گذاشتنش یکم سوزش داشت و یکم احساس ناراحتی داشت بعدش تا بی حس بشم بعد رفتیم اتاق عمل و بی حسی نخاعی که برام‌ زدن رو میتونم بگم متوجه نشدم و‌ اصلا درد نداشت چند دقیقه بعد هم نی‌نی رو دنیا آوردن و آوردن گذاشتن رو صورتم خیلی سریع بود و حس خوبی داشت من اصلا فشار هم که بعضیا میگن متوجه نشدم بعدشم رفتم ریکاوری و باز نی‌نی رو آوردن شیر دادم بهش همه چیز عالی بود تا وقتی بردنم بخش اومدن حسابی شکمم رو فشار دادن اون درد داشت بعدم عصر که بی حسی رفت دردام شروع شد که مسکن زدن برام و غول مرحله آخر بلند شدن‌ و راه رفتن بود که خیلی سخته فرداشم مرخص شدم و اومدم خونه چون پانسمان ضد آب بود دوش گرفتم راحت سبک شدم ولی تا امروز بلند شدن برام سخته و گاهی درد دارم که دکتر شیاف داده. امروزم رفتم بخیه کشیدم که اونم متوجه نشدم اصلا و‌ تمام. سزارین واقعا لحظه تولد خیلی خوبه ولی بعدش مراقبت میخواد و اصلا آسون نیست حتما باید کمک داشته باشی یه ۲۴ ساعت سخت داشت و در کل میتونم بگم راضیم