۱۳ پاسخ

وای دقیقا ماهم به مشکل خوردیم داغونم من همش فکرم سمت خیانت میره🤕

خب اگه مشکلی نداشته باشین میتونین رابطه با احتیات داشته باشین بچه ازیت نمیشه

مامانا چیزی به نام صحبت کردن وجود داره تا با هم حرف نزنید نمیتونید بفهمید
سعی کنید در مورد مشکلاتتون حرف بزنید

شوهر منم راضی نمیشه رابطه داشته باشیم،حتی راضی نمیشه من لذتی ببرم،میگه برا بچه ضرر داره،چی بگم والا معلوم نیست چرا انقد حساسن

ماهم رابطه نداریم
هردومون میترسیم
اما مشکلی نداریم بااین وضع

اگه کسی مشکلی نداره دکتر ممنوع نکرده باشه هیچ مشکلی نیس رابطه داشته باشه من از اول گاهی وقتا رابطه رو دارم هروقت ک خواستیم

عریزدلم نمیدونم ولی انشالله درست میشه کاش اینجوری مرد ها یکم درک کننند خانم هاتو این دوران نیای ب محبت و توجه زیاد دارن شوهر من خیلی کم بی توجه هست ولی اینجوری نیست هر شب کنار همیم خبه انشالله شوهر توم درست میشه

منی که خودم از رابطه وحتی نزدیک شدن ودست زدن بوسیدن متنفر وفراری شدم🤦🏻‍♀️🥴اصلا میلم نیست امیدوارم این حالتم درست بشه😩

شوهرمنم والا هست دلشون می‌خواد شوهر من میترسه 😐البته بیاد سمتم من فاصله میگیرم چون خودم میترسم بچم ازیت بشه

شوهرم منم اینجوری شده

الهی عزیزم همه مادرا الان این حسو نسبت به شوهرشون دارن منم که هماتوم دارم اصلا نباید رابطه ای چیزی داشته باشم

خاهر ما هشت ماهه😐

طبیعیه تو دوران بارداری

سوال های مرتبط

مامان نفس و تو دلی مامان نفس و تو دلی هفته سی‌وسوم بارداری
مادرشوهرم امروز صبح اومده بالا می بینم میگه نفس بیام بزنمت آره بیام بزنمت براچی از دروغ میگی من زدمت فکر کردی من نمیشنوم گفتم حالا چیشده مگه ولش کن‌.بعد می بینم میگه دیشب کجا رفته بودید میگم رفتم بیرون خب بیرون شام خوردید میگم نه رفتیم خونه مامانم میگه چرا خونه علی نرفتی(برادرشوهرم)گفتم به پسرت بگو برع من بیمارستان رفتم سر بزنم بهش میگه نه دیگه برادریم بریده برادر به داد برادر نمیرسه بیچاره زن علی منتظره شما بوده بیچاره چشم انتظار شما بوده بیچاره رفتم میوه خریده منتظر شما بوده منم گفتم والا من اصا نگفتم میخوام برم خونشون میگه آره خب پسر من فقط بلده بره خونه مامان تو.منم گفتم از این به بعد هرجا خواستیم بریم از شما اجازه میگیریم میگه بیچاره چقدم که شما اجازه میگیرید منم گفتم هر گله ای داری برو به پسرت بگو نه من.بعدشم بلن شد رفت گفت تو با من اینجوری حرف میزنی که من نیام خونت من این همه به تو خوبی میکنم😐.(بعد من رنگ زدم جاریم گفتم تو منتظر ما بودی گفت نه من گفتم شاید بیاید کی گفتم شما میخواید بیاید)بخدا روانیم کرده این پیرزن یعنی صبح تا شب رو اعصاب منه