۱۹ پاسخ

من سر دوتا بچه های اول و دومم خودمون خونمون تنها بودیم کسی نداشتم حمام هاشونم خودم می بردم اولی ۱۴ سالم بود دومی ۱۷ سومی ام الان ۲۵ ک اینم خودمون تنها
خدا قدرت نگهداری رو میده
از پسش برمیای نگران نباش

من بچه اولم رفتم خونه مامانم اما بعد سه روز برگشتم😁تنها بودم اما خواهرشوهرم طبقه پایین بود کمک میخواستم میومدم کمکم مامانمم اگه کمک میخواستم رنک میزدم میومد اما در کل از فک کنم۳یا پنج روز بعد زایمان دیگه تنها بودم کلا خودم از شلوغی بدم میاد ترجیح میدم کارامو خودم بکنم گه البته خوبم نیست به ادم فشار میاد ،پاشو برو پیش مامانت خوب مامانتم خونه خودش حتما راحته

من تا ۲۳ روز خونه مامانم موندم ولی کارای بچه رو خودم انحام میدادم اون فقط ناهار اینا میزاشت

من تا ۱۲ ام کمک داشتم بعدش تنها شدم

اره منم همونجوری بودم

من تا ده روز مامانو مادرشوهرم پیشم بودن
بعد ک رفتن خبلی حالم بذشد ده روز رفتم پایین پیش مادرشوهرم
و بعدش رفتم خون مامانم تا روز واکسن دوماهگی پناه برگشتم خونه🥺اوضاع روحیم داغون بوذ

من مامانمو تا الان نگه داشتم امروز می‌گفت دیگه میرم خونم توام به زندگیت برس غصه عالم اومد تو دلم نذاشتم اصن دلم نمی‌خواد بره 🥲

من چون ی بچه ۳ ساله هم داشتم یک ماه و نیم مراقبم بودن

من بچه اولم همون شب بیمارستان تنها موندم ب مامانم گفتم برو

من۱۹روزگی اومدم خونه خودم دیگه
واقعا الان ارامش دارم
دورم شلوغ نیس
میدونم باید چیکار کنم
واقعا خونه خود ادم ی چیز دیگه س

منم مامانم پنجشنبه میخواد بره خونش همدان نیست تهرانه 🥲🥲

من ده روزگی مامانم اومد خونش یه شب تنها موندیم اومذیم خونه مامانم سه چهارروز دیگه برگشتم خونه خودم تمام کارا بچمو انجام میدم فقط برای غذا درست کردن حیرون میشم روزا😐

من دلم میخواد کلا تنها باشم ن اعصاب برام مونده ن حوصله 🚶🏻‍♀️هیشکی دورم نباشه حالم خوش تره

من که از بیست روز قبل زایمانم رفتم شهر مادری ام ...تا هجده روزگی بچم اونجا بودیم...خدایی خونه خود آدم راحت تره ...من از روز پنجم ششم دیگه سرپا بودم کامل خودم کارها و میکردم

من مامانم ۳روز پیشم بود دیدم از پس کارا برمیان مامان و رفت
دختر من همین الانم شیر خوردنی میپره او گلوش نگران نباش فشار شیرت زیاد به خاطر اونه

من مامانم ی هفته اینجاس خونه خودمه فردا میخاد بره خودم تنها میمونم

من که لاوین ۵۷ روزشه هنوز خونه مامانمم😂

من تا چهل روز خونه مامانم بودم ازاول رفتم اونجا بعدازاون درهفته سه چهارروزشو باز اونجا بودم 😁

من روز ۱۸ با گریه و زاری و به زور مامانمو‌قانع کردم برم سر خونه زندگیم😐😐😐😐 من از ۱۲ روز اماده بودم مامان بابام نمیزاشتن جالب اینه من طبقع بالای بابام اینام

سوال های مرتبط