۳ پاسخ

عزیزم نسبت به سن ش توقع ت زیاده. تو این سن همینن دیگه. نگران نباش به مرور خوب میشه

تو این سن همینن دختر منم همینجوریه باهمه خوب میشه ولی همون لحظه اول جواب نمیده خیلی طبیعیه این رفتار کجاش رو مخه از بچه ۲ساله چ توقعی داریا

بخشی از این رفتارها از شخصیت ذاتی بچه هست و نمیت نید تفییر بدین. درونگرا و برونگرا بودن یا محتاط یا ریسک پذیر بودن چیزی هست که نمیشه تغییر داد

سوال های مرتبط

مامان شاهان مامان شاهان ۲ سالگی
مامانا چند روزه خیلی ناراحتم میشه بگید بچه شماهم اینطورن یا نه ؟؟
پسر من خیلی خیلی فضوله وادیت میکنه اصلا یه جا نمیشینه بازی کنه علاقه ای هم به گوشی و تی وی نداره قبلا قابلمه بازی میکرد ازبس اب میرخت دیگه نزاشتمش ماهیج جا جز خونه مادرشوهرم نمیریم خواهرشوهرم خونه اش جفتشونه دوتا بچه ۸و۱۰ داره که عاشق پسرمن ولی خب بازیهاشون مخصوصا بزرگه خیلی بد مثلا مث هاپو میافته دنبالش همش هاپ هاپ میکنه کشتی میگیرن خلاصه اونجا هم نمیزارن بشینه خودش هم فقط اونجا رفتن دوس داره وقتی پسر بزرگه نیس خیلی ارومتره اما اونکه مباد وحشی میشه دائم درحال جیغ وداد وبازی چند روز پیش رفتم عیادت مادرجاریم شاهان مبردم گفتم فصوله بحث شاهان بود میبنم این چندبارع میگه پیش فعاله یا رک میگه به شوهرم گفتم نه شاهان لال نیس حرف میزنه انگار برادرشوهرم گفته لاله اونم عموش که اینقد به ظاهر دوستش داره پسرمن نزدیک ۸۰ کلمه میگه فقط جایی میره زیاد حرف نمیزنه الان خیلی ناراحتم میگم نکنه پیش فعاله یا کامل حرف نزنه مث دیوونه ها هنش حرص میخورم و سرچ میزنم تو اینستا و گوگل که ببینم چکارکنم براش خوب بشه شانس بدم خونمون طبقه بالا خونه پدرشوهرم ساختیم البته خونه خودمونه اومها توشن منم گفتم نمیشه فردختش اونها اواره بشن طبقه بالا بسازیم الان میگم با بچه های عمه اش شلوغی اونجا بدتر هم میشه هروقتم میریم پدرشوهرم خیلی پیره پسرم جدیددا عادت کرده همه چیز پرت میکنه سمتش هردفعه میره کتکی ازم میخوره حالیش نیس اینقد باهاش حرف میزنم کامل میفهمه چی میگم اما میره اونجا هیجانی میشه بازشردع میکنه
مامان كودك مامان كودك ۲ سالگی
سلام مامانا سيلوانا خيلي لجبازه با همه خوبه اما بغل كسي نميره همش منو ميزنه وسيله پرت ميكنه من بهش عشق ميدم محبت ميكنم ولي بجا . مثلا جاهايي كه واسه تربيتش هست سخت ميگيرم تا عادت نكنه اخه باباش همش طرفشو ميگيره لوسش كرده . تازه شروع كرده به جمله هاي دو كلمه اي . همه حرفارو متوجه ميشه تازه دارم به حرف زدنش اميدوار ميشم . اما اصلا دختر ارومي نيست تا يك چيز باب ميلش نباشه يا مثلا بهش ميگيم با ما راه برو دست مامان بابا رو بگير فرار نكن خيابونه خطر داره گم ميشي همش جيغ ميكشه خودشو پخش زمين ميكنه ميخاد ازاد باشه فرياد ميزنه يكي ندونه فك ميكنه ما كتك زديم . خيلي تلاش كردم كه تلوزيون نبينه تا شوهرم مياد خونه ميگه گناه داره دل سوزي بيجا ميكنه . اينقد دخترم اذيتم ميكنه كه بعضي وقتا ازش متنفر ميشم😞 همش ميگم خاك به سرم با اين بچه اوردنم . منم ادمم دوس دارم دستشو بگيرم باهاش برم بيرون خريد حتي تا سر كوچه هم ميگه دستمو نگير همش بايد توي خونه بشينم تا وقتي شوهرم باشه ما بتونيم بريم بيرون چون نميتونم كنترولش كنم . مهماني ميرم اينقد كاراي عجيب غريب ميكنه كه خجالت زده ميشم. همش با خودم ميگم كاش اروم بود كاش كنارم راه ميرفت ترس نبودن منو داشت يا اينكه كمي ازم حساب ميبرد 😞 بيشفعال نيست بردم چندين دكتر متخصص حتي كار درمانگر گفتن اصلا نياز نداره
ممنون ميشم شما هم از تجربياتتون برام بنويسيد