تولد پسرعمو شوهرم باغ بعد مدتها بعد زایمان بچه داری واقعا خوش گذشت بچم گذاشتم پیش خاهرم رفتم خیلی خووووش گذشت کلا روحیم عوض شد
سه ماه همش ت چهار دیواری دردیوار نگاع میکردم یروز غمگین یروز گریع یروز افسردگی کاش زودتر میرفتم بیرون واقعا حال هوام خیلی بهتر شد ،😍😘

منم بعد بارداری سخت و بچه داری یه سفر شمال رفتم با شوهرم البته با نی نیمون واقعا خوش گذشت فکر نمیکردم افران اینقدر همکاری کنه

خوبه بچت شیر خشکیه میتونی بزاریش بری😬😬

خداروشکر

من راضی نیستم تومراسما با سامین برم ازوقتی پامونو تومراسم میزاریم گریه میکنه بهونه میگیره از دماغمون میاد دیگه هرجا برم همسرم سامینو نگه میداره من خودم میرم

سردتون نبود ما شبا یخ میزنیم همیشه خوش باشین

من هربار میرم باغ و مهمونی شب ک میام عصبی ام و ی دعوا راه می افته🤣🤣🤣
ت خونه ک هستم انقدر آرامش دارم