خانما شما چطور باوجود بچه ب همه کاری میرسین من ن صبح خواب دارم ن شب میخوام برم سرویس اشپزخونه اتاق محمدبدو دنبالم میاد یا بلند گریه میکنه ن توی تاب میمونه ن روروئک فقط وقتی میتونم ب کارام برسم ک خواب باشه دیگ بدنم داره تحلیل میره زیرچشمام گودشده شماراهکاری دارین؟؟؟

من کارهای خونه رو ول کردم....مگه پسرم چند وقت توی این سن میمونه؟فقط آشپزی و جمع جور کردنای معمولی اونم کلا پایین پام وایساده و گریه می‌کنه...همه بچه ها توی این سن همینجوری هستن

من تازه سر کارم میرم از ۶نیم صبح تا ۳ ظهر خونه نیستم

کی گفته میرسیم، اصلا هم نمیرسیم.
الان من یک هفته است گاز رو پاک نکردم درحالی که هر روز پاک میکردم.
یا اینا ببین از همینجا که نشستم پسرم شیر بخوره تا خود طرفشویی ریخت و پاشه درحالی که اصلا ظرفشوییم هیچ وقت اینجوری نبوده، یا سابقه نداشت نمگیر و خشکن با ظرف چند روز رو کابینت بمونه.
یا اصن اون خرد کن که مثلا میخواستم مواد کوکو رو باهاش له کنم یادم رفته تیغه بندازم.
دیگه از اتاقا و سبد سبد لباسی که اتو نزدم نگم برات.
به خودت حس ناکافی بودن نده الکی.
یه وقتایی میشه یه وقتایی نمیشه.

از ۷صبح سرپام تا ۱۱ شب هلاکم بخدا

من شوهرم از سرکار میاد بچه رو میسپارم به شوهرم به کارام میرسم مهمون هم میاد پسرمو میبره بیرون تا من کارامو انجام بدم

من دوتا دارم
کفر میگم فقط
از زندگی متنفر شدم دیگه

عزیزم ماهم به کارامون نمیرسیم من با این شرایط مهمونم هی میاد برام اخر دوشب پیش زدم زیر گریه خواهر شوهرم ساعت۱۰نیم اومدن ماهنوز شام نخورده بودیم دخترمم دندون درمیاره یک هفتس خانوادگی خواب نداریم 😭😭😭😭

وای نگو که روانی شدم
نمیدونم چرا پسر من گریه نمیکنه،جیغایی میزنه که گلوش هرلحظه ممکنه پاره بشه
اصلا نمیدونم چجوری تا الان دووم آوردم

مهراد هم اینجور شده چند روزه ، داغونم اینقدر کم اوردم دوس دارم گریه کنم دیگ

منم مثل تو خواهر ،فقط وقتی میخابه وقت دارم که نمیدونم به کدوم کار برسم اینقد زیاده