۷ پاسخ

عزیزم اگه قصد زایمان طبیعی داری چهار دست و پا جارو نپتون رو فرش بزن روزی چندبار انجام بده حرکت پروانه که نشسته کف پاتو میچسبونی و زانوهاتو بالا پایین میدی هم خوبه

من سزارین باید میشدم سر دومی اما زودتر از موعدم دردم گرف نصف شب
اون شب تولد بچم بود خیلی کار کردم زود خودم رسوندنم بیمارستان سزارین شدم

من براي بار دوم كه اقدام نكردم
ولي پسرم رو٤٠ هفته تمام بودم كه ٥٠ درصد احتمال مكونيوم دادن و سزارين اورژانسي شدم
با اينكه من مداوم توي بارداري از اول تا آخر ورزش ميكردم
وهمييييشه پياده روي داشتم و شايد باور نكني ولي پروانه ميزدم موقع ورزش ولي دكتر گفت اصلا دهانه رحمت باز نشده تا ٤٠ هفته كامل
ديگه قسمت بود گويا

من کیسه ابم پاره شد

تو دومی ک چشمم ترسیده بود ک از ظهر دردای خفیف داشتم ک هر دوساعت ب بیمارستان سر میزدم ک اخرش ۱۰ شب رفتم تو و ۱۰ و ۴۵ دقیقه ب دنیا اومد و زایمان طبیعی خیلی سخته

من تو اولی کرونا داشتم ک درد کرونا با زایمانم یکی شد انقد سرفه کرده بودم ک بچه زود اومده بود پایین منم ادم ناشی نمیدونستم ی روز صب ک حالم کاملا خوب بود بیدار شدم ک یهو دردم گرفت و تا برسیم بیمارستان بچه اومد موند لای پام و تو حیاط بیمارستان با کیسه اب کامل اومد بیرون و چون تحت فشار مونده بود ایست قلبی داشت ک با شوک برگردوندن اما چون تو بیمارستان فهمیدن کرونا داشتم بچه رو کلا ازم جدا کردن و تا ۷ روز اصن حسشم نکرده بودم خیلی اذیت شدم و تا ی مدت ناراحت بودم

منم دردنداشتم معاینه تحریکی شدم صب عصرپیاده روی کردم کیسه آب سوراخ شدساعت۹بستری شدم۱۱بچم بدنیااومده بود

سوال های مرتبط

مامان محمدطاها و 👶🏻 مامان محمدطاها و 👶🏻 ۳ سالگی
تجربه تولد بچه دوم 😍

قسمت اول 😅
شب ۲۱ رمضون (سال ۹۹ بعد قرآن به سر خوابیدم خواب دیدم باردارم امسال همون ساعت درد زایمان اومد سراغم) که ۱۳ بدر هم بود تا ۳ صبح خوب بودم نشستم رو مبل جوشن کبیر خوندم و قرآن به سر و نماز و صلوات و ... ولی شانس آوردم غذا و ... میل نداشتم (چون قبل از عمل باید ۸ تا ۱۲ ساعت ناشتا باشی)
محمد طاها رو خوابوندم رفتم بخوابم یهو درد و انقباض اومد سراغم حس دستشویی داشتم ولی می رفتم خبری نبود و ...
تو برنامه گهواره هم همون لحظه دوتا خانم داشتن حرف می زدن که اینا علائم درد زایمان منم خوندم و قیافه ام شد 😵‍💫🤦🏻‍♀️
دیگه شوهرم گفت بیا محض اطمینان بریم بیمارستان
حالا من فقط دردم این بود اون لحظه هیچکس رو تهران نداشتم جز داداشم که سرکار بود (داروخانه کار می کنند) ‌تا محمد طاها رو بگیره
اون لحظه خودم مهم نبودم اول امیدم به خدا بود بعد پرستار ها دیگه با هزار استرس محمد طاها رو بردم دادم برادرم و باهم رفتن سرکار منم با شوهرم رفتم بیمارستان تا ده صبح چندین بار معاینه و ان اس تی و ... منم الکی می گفتم درد ندارم خوب شدم یه سرم و مسکن دیگه بزنید برم همون ۱۸ ام که دکترم گفته بیام چون مامان و مادرشوهر ام شهرستان هستند پسرم تنهاست و...
ولی فایده نداشت دردام بیشتر شد و اونا ماما بودن متوجه شدن دروغ میگم که درد ندارم 😅
ادامه کامنت اول لطفاً دو نفر لایک کنید بالا بمونه 🙏🏻🌺

پ.ن : عکس محمد حسین ولی گول نخورید خیییییلی ریزه میزه است تو عکس اینجوری افتاده