۵ پاسخ

دوخترمن روزی دوبارشیرخشک میخوره یبارنزدیکای صبیه بارم وقت خاب
اگه ندم یه بندگریه میکنه
موندم چجوری بگیرمش اینده
فعلاکه تا دوسالونیمگی بهش میدم

ای خدا خیلی شرایط سختیه هم برا مادر هم برا بچه

سلام عزیز از شیر گرفتن بچه خیلی سخت برای مادر و کودک دلبندمون ولی باید باهاش کنار بیای قبل اینکه بخوایم کودک رو از شیر بگیریم آماده سازی کودک یعنی بهش بگیم قرار میمی تلخ بشه وشما مجدد بهش شیر میدی و شب به میمی صبر زرد که عطاری داره میزنی وقتی خورد دهنش گفت تلخ بگو افرین فهمیدی تلخ شده و این جریان به باباش بگه اینجوری بچه عصبی نمیشه وصبور میشه این تشویق تکرار کن

منم دیشب یهو تصمیم گرفتم
وای چه شب سختی بود خودم استرس داشتم کل بدنم درد میکرد معدم میسوخت کاملا هم بی خواب بودم
لیام هم همش گریه میکرد نق میزد تا صب نخوابید اما ندادم
پسر من بینهایت وابسته شیره و بخاطر شیر حتی غذای بافت دار نخورد و نتونست بخوره

خیلی دوران سختی خدا بهت صبر بده

سوال های مرتبط

مامان 🌼نرگس🌼 مامان 🌼نرگس🌼 ۲ سالگی
خانوما یه تجریه از شیر گرفتن مو بگم
اخرین بار روز چهارشنبه ظهر دادم بهش شبش بی قراری کرد چندبار از خواب بیدار شد میگفت جی جی فقط و فقط آب بهش میدادم دوبار فقط خورد بقیش تو بغلم و رو پاهام میخوابوندم فرداش سینه هام پر شده بود تو حمام زیر دوش با اب گرم خالی کردم شب دومش اصلا بیدار نشد جز یبار آب دادم فقط
فرداش که روز سوم بود صبحش گریه کرد برا جی جی منم تلخک زدم سینه ام گرفت دهنش چندتا مک زد فهمید تلخه دیگه بیخیال شد
شب سوم سینه هام پر شده بود تو خواب عمیق بهش دادم خوب خالی شد و تاصبح اصلا بیدار نشد منم دیگه سینه هام پر نشد (خیلی عجیب بود برام چرا پر نشد سینه هام از جمعه شب تا امروز )
تا ۳ روز بهانه شیر میگیره روز چهارم به بعد خیلی کم یک باری گفت جی جی فقط
الانم دیگه نگفت هیچی امروز
ولی خب چون عادت داشت زیر سینه بخابه یا بغلش میکنم میخابه یا رو پا
خلاصه راحت بود هرچند من خیلی دل نازک و احساسی بودم خیلی غصم می‌گرفت و اینکه اون چند روز اول شوهرم خونه بود خیییییلی خوب بود
اگه نبود من زود جا میزدم واقعا حتما تنها نباشین هم واسه شما هم بچه خیلی خوبه
روز سوم هم جمعه هم بردمش پارک براش اسباب بازی گرفتم 😁
خدارو شکر بخیر گذشت
.۱۴۰۳ ۸ ۹ دو سال و یک ماه و ۲۲ روزگی از شیر گرفته شد 🥲😁