۳ پاسخ

دخترا روحیه لطیفی دارن خب. ببین سعی کن خونه خیلی ساکت‌نباشه براش شعر بخون با صدای بلند اهنگ بزار کم کم‌زیاد کن نزار حساس بشه ب سروصدا وگرنه خیلی اذیت میشی.با باباش باهم بازی کنین دستشو بگیرین چرخ فلک‌بازی کنین .بچه ها از پدرومادر نمیترسن‌هیچوقت نگران نباش.

پسر منم همینه متاسفانه
منو شوهرم باهم دعوا نکردیم ولی تو حاملگی چندین بار و بعد زایمانمم یکی دوبار با یه ادم احمق دعوام شده و رو بچم تاثیر گذاشته
همش میگم خدا لعنتش کنه و از روی زمین برش دارع ک باعثشه😔

نه عزیزم ربطی ب دعا نداره به خاطردعواهاتونه متاسفانه دخترمنم اینجوریه😔

سوال های مرتبط

مامان پناه مامان پناه ۱۵ ماهگی
دوستان همسر من خیلی عصبیه همش دنبال شره واسه دعوا امشب رفتیم با خانوادم شام بیرون موقع برگشت دخترم گریه کرد رفت تو ماشین بابام اینا کلا ۳دقیقه اونجا بود بعد اومد تو ماشین خودمون شروع کرد هرچی بلد بود به منو خانوادم فحشای خیلی خیلی زشت به من داد که حالا که رفته تو اون ماشین باید تو ماشین خانواده منم بره اصلا خانوادش با ما نبودنا دخترم بیدار بود انقدر داد زد فحشای زشت داد که بچم از ترس چسبیده بود به من یهو خوابید دخترم فقط زیر سینه میخوابه ولی امشب از ترسش منو محکم چسبیده بود چند بار با سرعت زیاد زد یهو رو ترمز پیاده شد از ماشین که بیاد منو بزنه میگفت باید بذاری تو ماشین مامان بابای منم بره شروع کرد مرده هامو فحش دادن بابامو مامانمو نفرین کردن بعد میخندید به خدا دخترم از ترس غش کرده چیکار منم دارم میمیرم فقط با مردن یادم میره این اتفاقو میخوام کریه کنم بغض داره خفم میکنه اما نمیتونم هیچکاری بکنم دخترمم شیر خودمو میخوره چجوری بهش شیر بدم اخه یاد معصومیتش میوفتم که اونجوری از ترس منو چسبیده بود دلم می‌خواد بمیرم