۱۴ پاسخ

واااای چقدر شکل منی بعضی موقع ها میگم برم دکتر عصاب قرص بخورم،تازه شوهرم میگه انقدر عصبی شدی بچه ام عصبی کردی

عزیزم تو بهترین خودت هستی و واقعا داری برای تربیت درست بچت تلاش می‌کنی
گاهی اوقات پیش میاد و توی این قضیه تنها نیستی
البته که من با خودم عهد بستم هر وقت عصبی میشم یک ماچ محکم پسرمو میکنم و همونجا به دستای کوچولو و پاهای کوچولوش نگاه میکنم تا یادم بیاد چقدر معصوم و بی پناهه
این خیلی کمکم می‌کنه

منم پدر مادرم مادرشوهرم و خاهرای شوهرم اعصابم کردن روانیم کردن خدا ازشون نگذره
نمیتونم بهانه های بچمو تحمل کنم داد میزنم سرش 😭 خودمم ناراحت میشم

خب ببین چرا گریه میکنه
مشکلش چیه
شاید از چیزی میترسه
بجای داد و فریاد مشکل رو حل کن

او من فردا مهمون دارم ژله گذاشته بودم تو لیوان در یخجال رو باز کردم از لای پام اومد همه رو داغون کرد تو یخجال خوب معلومه عصبی میشیم همه

واقعا آدم عصبی میشه از گریه مدام بچه. وای صدای پسر من هم خیلی بلندهههه یعنی چند شب پیش دقیقا ۴ساعت پشت سرهم گریه میکرد بلند. یه دادی زدم که خودمم ترسیدم والا. بعدشم نشستم خودم اشک ریختمم

منم همینطورم از کاه کوه میسازم زود عصبی میشم حرص میخورم خودخوری میکنم

خواهر منم همین دیونه شدم شوهرم میگه قرص اعصاب بخوره بچه ام دیونه کردی دست تنها پسرم بعضی وقتا خیلی بهونه میگیره فقط گریه کلافه میشم از ۷ صبح نا ۱۱:۳۰و۱۲شب فقط بهونه داره خوب ما آدمین چقدر تحمل داریم اخه😔😔😔

نمی‌دونم دلوین منم چش شده یه هفتس همشش الکی گرررریه

منم همینجور بودم کم طاقت بودم ولی از روزی ک اهن میخورم قرصش رو بهتر شدم

بنظرم حتما قرص اهن مصرف کنید

چیزی نمیخاد بخوری این شرایط برای همه مادرا پیش میاد ماهم از آهن نیستیم و یه تحملی داریم فقط باید روی صبوریت کار کنی و اون لحظه حواستو پرت کنی البته من خودم اینارو میگم بازم گاهی عصبی ام و داد میزنم

گلم ماهمه همینیم
اعصابمون ضعیفه البته بچه ها هم خیلی بهونه گیری میکنن
فقط ازخدامیخوام صبر ایوبی نصیبمون کنه

عزیزم منم مثل توام گاهی عصبی میشم

سوال های مرتبط

مامان وروجک مامان وروجک ۱ سالگی
با بچه ای که دائم گریه میکنه چیکار باید کرد؟ اوردمش تو تخت نیم ساعت نخوابید گفت بیام پیش شما اوردمش
لالایی گذاشتم گیر داد بره بیرون واسه اولین بار گریه ک کرد گفتم هرررچقدر گریه کنی نمیذارم بری ده دقیقه کامل هق زد توضیح دادم میدونم میخوای بری ولی شبه تاریکه همه خوابیدن و... اخرش ب زور حواسشو پرت کردم یک لحطه اروم شد بعد باز جای دستمال دید خواست گفتم نمیشه ده دقه ام ب اون هق زده بدجوور
گفتم گریه کنی ام نمیدم میدونم میخوای و ناراحتی و هزارتا دلیل مثل کتابا اخرش با چیزای دیگه مشغول کردم ولی ی لحطه اروم نشد عصبانی شدم صورتشو گرفتم گفتم بسه چقدر گریه میکنی خسته شدم و دستمو گذاشتم دهنش😭😭😭
خدایا خستم ازش چرا انقدر گریه میکنههه😭 شبا از تختش و خواب فراریه
روزا میریم جایی نمیخواد برگرده فراریه
خونه مامانمم از من فراریه با هرکی جز من اروم میشه😭 من چیکاار کنم چرا انقدر گریه میکنهههه منم با گریه عصبی میشم دست خودم نیست
اونروز داد زدم کاش ب دنیا نمیاوردمت ازم فراری ای بقیه رو میخوای😭😭😭واقعا کم اوردم