۲۸ پاسخ

من از همه بزرگترم انگار
من چهل سالمه

من که ۴۰ سالمه☺️

تصویر

چقد خوشگلی. منم ۳۳ سالمه

من از شما بزرگترم
خب اونایکه بقول شما نوه دارن حتما ۱۷سالگی ازدواج کردن،😅😅😅

چه جیگری هستی😍🔥مامان من هم چهل سالشه چهار تانوه داره😂ولی خوب مونده 😍شما دیگه اوف داری 😍

چه خوب توصیف کردی بعد ۳۰ سالگی رو پس میشه امیدوار شد ب زندگی 😍😍👏👏

چه خبره ۳۵ سالگی نوه من از شما بزرگترم عزیز

منم تو ۳۵ ام

عزیزم من یکسال بزرگتر از شمام ما دقیقان به موقع ازدواج کردیم و بچه دار شدیم مخصوصاً الان تو تهران تازه اکثریت ۴۰ سالگی بف فکر ازدواج هستن فکرم میکنن تازه به ثبات اخلاقی رسیدن که فکر غلطی هم نیست اینجا اکثراً دیدم ۱۶ سالشه بارداره یا ۱۴ سالگی ازدواج کرده ...‌‌

من متولد ۷۲ وتولدم ۹ ابان بود الان چند سالمه 🤣🤣🤣🤣

من ۳۷سالمه 😂😂😂😂

منم متولد ۶۳هستم ..دیگه پیر شدم رفت ..

فکر کنم من از همه بزرگترم من متولد 61 هستم یعنی الان 42 سالمه😉😉😉 من 86 ازدواج کردم و خودم تا 38 سالگی بچه نخواستم، ولی الان خیلی راضیم چون خیلی نسبت به قبل عاقلترم و از همه مهمتر آدم های مسموم زندگیم را کنار گذاشتم و در آخر خیلی از مسائل دیگه برام اهمیتی نداره مثل نظر دیگران و مطمئنا بچم رو با ایدئولوژی الانم بزرگ میکنم

وای منم ۳۷ سالم ولی با پسرم رفتم مدرسه دوستاش میگفتن خواهرت🙈

من ۲۱ سالمه از زندگی بریدم کاش زودتر تموم‌شه

خخخ غصه نخور من ۳۶ سالمه .

چقدر همه تون خوب موندین کاش منم برسم سن شما اینطوری بمونم ماشالله بهتون

منم ۳۴ سالمه .

هم سن هستیم

منم چن روز دیگه ۳۴ساله میشم همین ی پسر و دارم
جاری بزرگم ۴۴سالشه داماد داره و بزودی نوه دار میشه پسرشم بزرگه عروس میاره

منم ۳۷ سالمه

بنظر من بعد 30 سالگی مغز راحتر قلب رو قانع میکنه ..سنمونم زیاد نیست سن یه عدده😉😁

نه عزیزم من ۳۷ سالمه😅

من بزرگترم 😄

من ۳۶ ساله هستم

واقعا صبر بیشتر میشه ؟
چرا من دارم ب ۳۰ نزدیکتر میشم ولی قشنگ معلوم کم حوصله تر و بی صبر تر میشم 🙄

منم ۳۷ سالمه و فقط یدونه دختر چهارساله دارم
اره منم چند نفرو دیدم از من کوچیگتر بودنو نوه داشتن

ماشالله به شما نمیخوره ۳۵ من ۳۹ سالمه خیلی بیشتر میخوره بهم

سوال های مرتبط

مامان برهان و🤰🏻 مامان برهان و🤰🏻 ۱ ماهگی
سلام مامانا صبحتون بخیر . بیاین یه خورده منو نصیحت کنین شاید آروم شم .
من الان باردارم و ۳۵ هفتمه و یک ماه دیگه انشاءالله زایمان میکنم ولی نمیدونم چرا هر وقت به زایمان فکر میکنم استرس میگیرم و انگار اصلا آمادگیشو ندارم و همش فکر میکنم که وای چقدر کار دارم و چقدر بارداریم زود گذشت و من هنوز از تکون های بچم سیر نشدم و یه جورایی دلم میخواد همینجوری بچم ور دلم بمونه و تکون بخوره😅 همش میترسم بچه به دنیا بیاد روزای سختم شروع بشه و این توجهی که الان بقیه بهم دارن و دیگه نداشته باشن و بادو تا بچه ی کوچیک یکسره بشور و بساب کنم و دیگه استراحت هام تموم بشه یه جورایی حسم شبیه به کسایی هست که میخوان از دنیا برن و آمادگیشو ندارن و همش احساس میکنن چقدر کار مونده که نکردن یا اینکه عمرشون چقدر زود گذشت و ..... از اون بدتر تو این دنیا بهشون خوش گذشته باشه و فکر کنن که بمیرن همه ی این خوشی ها ازشون گرفته میشه و مستقیم میرن جهنم 😅😅😂به نظرتون این حس و حال طبیعیه ؟ کسی تا حالا مثل من بوده ؟