۸ پاسخ

الان ازعلائمش من حس میکنم گوشاش درد می‌کنه نمیتونه شیر بخوره روغن زیتون گرم کن دور تا دور گوشاش باهاش چرب کن بعدم انگشتت بزن تو روغن وبگیر دم سوراخ گوشش تا یه قطره بریزه تو گوشاش آروم میشه ان‌شاءالله

خب ببرش دکتر شاید یه جاش درد میکنه

بچه رفلاکس داره لیلا بزن نت ببقت علایم چیه دست خودش نیس که شیرکمکی بده شیرت رفلاکس میاره

اگر گوشش رو میکشه احتمالا گوشش درد میکنه دور و پشت گوشش استا بمال ببین بهتر نمیشه یا ببرش دکتر معاینه کنه گوشش رو

عزیزم دختر من تا یکونیم سالگی روزگارمو سیاه کرده بود هر دکتری میبردم چیزی نمیفهمبدن اخرش که دندوناش یه دفعه داغون شد گفتن اسید معده شدید داشته ..چقد اون موقع ها سرشغر میزدم چقد بچم اذیت شد یادم مباد بغض میکنم ..اینقد جیق و گریه نخور بود خودمم از اون سنش لذتی نبرم .یاد گریه هاش اتیشم میزنه 😭😭

ابجی بچت به شیرت دلدرد میشه و بیشتر نق میزنه خودت متوجه نشدی از وقتی شیر خودت بیشتر میدی بچه داغون تر شده

عزيزم علائم كوليك داره پسر منم اينجورى بود دكترشو عوض كن

بعضی بچه ها کلا بدقلقن پسر منم نوزادی همینجوری بود یهو ب گریه میفتاد و نق میزد شیر نمیخورد کلی ام دکتر و...میبردم فایده نداشت یکم ک بزرگتر شد بهتر شد

سوال های مرتبط

مامان یاسین جانم،🧿 مامان یاسین جانم،🧿 ۴ سالگی
نمی‌دونم چیکار کنم الان از دهم شهریور ب اینور ک از خونه بابام برگشتم همش بدنم کسله میلرزه خوابم میاد همش افتادم معدمم ک نگو میجوشه فقط از نوک زبونم تا تو معدم مثل زهرمار تلخه هرچی قرص میخورم فایده ندارع
همش سردرد دارم افتادم بدنم جون ندارع
اعصابم ک دیگ نگو صفره صفره این پسره هم یکسره رو اعصاب منه انقد خرابکاره سر میجنبونم ی گندی زده دیگ انقد لباس جمع کردم از زمین قاشق چنگال و ظرف جمع کردم از زمین خسته شدم ادویه ها رو می‌ریزه توسینک اصلا ی کثافت کاری هایی می‌کنه عقل جن نمیرسه منم اصلا اعصاب نمونده برام بخدا یکسره فقط دارم داد میزنم
میشه بگید چی بخورم یکم آروم بشم خیلی وضعیتم خرابه شوهر منم این وضعیت می بینع بیشتر مسخرم می‌کنه ب فکر من نیست اصلا ک بگه ببرم دکتر یا چیزی با بچش می‌ره بیرون میاد منم ک ب پشمش توروخدا بگید چیکار کنم درموندع شدم بقران ،😭😥😔
گلومم ک نگو انگار سنگ گیر کرده مستقیم ب اعصابم زده نمیدونم چیه
دکترم فایده ندارع نمیدونم چیکار کنم ،😥🤕😮‍💨
مامان مش ماشالله مامان مش ماشالله ۴ سالگی
خستم کلافم اونقد پسرمو کتک زدم دستام درد گرف
اززندگی سیرم کرده هیچ جا رام نمیدن از بس شلوغکاره و بی ادب فحش های زشت میده حرفم ک درست و درمون نمیزنه فقط فش خواب نداره ساعت ۷ صبح بیدار میشه تا ساعت ۱ شب ی جوری کم میارم خسته میشم ک یهویی میبینم ی عالمه زدمش
خیلی بهش وابسته بودم خیلی دوستش داشتم ی مدت همه فک میکردن وابستگیم بده حس میکنن دعاییم کردن اصلا چشم دیدنشو ندارم مدام میزنمش اصلا نمتونم ببینمش مگ میشه؟خیلی کلافم بغضم داره خفم میکنه
گازش گرفتم از شدت حرصم پاش کبود شد
اونقد نمیخوابه بخدا اصلا بلد نیست حرف بزنه فقط چرت و پرت و بی معنی حرف میزنه
ساعت ۷ بیدار میشه ساعت۱۲ خوابش میگیره نمیخوابه روانیم میککنه الکی میخنده منم‌میزنمش مگه میشه ی بچه اینقد کم خواب
همه چیزو پرت میکنه با اسباب بازی بازی نمیکنه
سر همین کاراش با شوهرم اختلاف پیدا کردیم خودش ک نیست ببینه میگ ن هیچی نیست وقتایی ام ک باباش هست انگار ارامشش بیشتر کمتر اذیت میکنه
خیلی کم اوردم امروز ی لحظه ب خودم اومدم دیدم هم خودمو ی عالمه زدم هم بچمو ینی ی جوری بود داشتم فک میکردم چجوری بزنم ک دواتامون بمییریم راحت شیم
اونقد ترسیده بود دست و پاهاش هوای ب این گرمی یخ کرده بود ولی بازم میخندید انگار اصلا متوجه نیست
حالم از خودم از زندگیم از بچه هام از بابای بچه هام بهم میخوره کاش میشد ی ساعت بدون دغدغه بدون بچه بود خیلی خستم😭😭😭😭😭😭😭😭😭