۳ پاسخ

ببین چون یک دونه است و خودت هم سرگرمی دیگه ای نداری طبیعیه منم تا وقتی مادرشوهرم کنارم بود همین حس رو داشتم دوست نداشتم بره حتی خونه بابای خودم .ولی از وقتی باردار شدم و استراحت مطلقم از خدامه دو ساعت بره جایی .البته با شوهرم می‌فرستم بازم تنهایی دلم طاقت نمیاره

من از خدامه بچه هامو یکی نگه داره برم بگردم متاسفانه مادر شوهرم فوت شده
بخوام همش پیش مامانم بزارم هم دلم براش میسوزه زحمت داره

من برای اینکه شب بمونه پیششون مخالفم ولی در طول روز میذارم باشه و خودم میرم بیرون و جایی کار داشته باشن

سوال های مرتبط