مامانا خیلی ناراحتم بخدا آدم حسودی نیستم ولی ی سری حرفا مونده رو دلم
نمیتونم جایی بگم
اگه حق با من نیست نظرتونو بگید اصلا ناراحت نمیشم

مهریه من ۲۵۰تاست البته اون موقع با کلی بحث، بحث من الان مهریه نیست بحث من ی سری حرفاست
واسه برادر شوهرم رفتیم خواستگاری اونا گفتن سکه ۴۰۰تا پدر شوهرم خندید گفت یکم کمش کنین
پدر عروس گفت ن واسه اون دخترمم انداختم ۴۰۰تا اگه کمتر بندازم این یکی دامادم ناراحت میشه
بعد خواهر عروس گفت واسه برادر شوهرمم رفتن خواستگاری اونا گفتن سکه ۶۰۰تا مادر شوهرم گفته ن واسه این عروسم انداختم ۴۰۰تا اگه بیشتر بندازم عروسم ناراحت میشه خلاصه سکه شد همون ۴۰۰تا بدون این ک کسی چیزی بگه
ولی دلم میگه اونا منو کوچیک کردن یعنی اصلا منو آدم حساب نکردن چطور ناراحتی اونا مهم بوده ولی هیچی از من نگفتن حداقل ی کلمه میگفتن این عروسمونم ناراحت میشه ما بندازیم 400
بعد فردا بله برون برادرشوهرمه
مادر شوهرم ز زده میگه بابا کارت هدیه گرفته فردا عروس چایی آورد نفری ی کارت هدیه ۳۰۰بذارین اونوقت برای من هیچ خرجی نکردن شوهرمم دستش خالی بود دلم نمیومد چیزی بگم
دیشب عروس بردن خرید بله و برون ولی برای من حتی ی روسری هم نگرفتن
اینا همه مونده رو دلم خیلی تو اذیتم از طرفی هم نمی‌خوام چیزی بگم بعد شاید برگردن ب عروس جدیدشون بگن این ب تو حسودی می‌کرده
ب شوهرمم دلم نمیاد حرفی بزنم از صبح تا شب سرکاره گناهی نداره
همه رو میریزم تو خودم دلم خونه

۱۹ پاسخ

چیزی بود ک گذشت با این چیزا خودتو ناراحت نکن مهریه بیشتر کمتر باعث نمیشه یه زندگی خوب باشه مهم شوهرته اگه مهربونه خوبه بیخیال باش خوشحال باش واسشون ارزوی خوشبختی کن چیزای ک دوست داشتی واست انجام ندادن الان موقع سالگرد خودت با شوهرت انجام بده

به همسرت بگوکه اصلا انتظارنداشتم بین پسراشون فرق بذارن.
ماهم۵تاجاری هستیم برامن ۱۴سکه کردن مهرمووخریدطلاولباس شب حناهمشون روخودشون بدون اینکه بهمون اطلاع بدن انجام داده بودن ولی برابقیه عروساش ازجون مایه گذاشتن.قربون خدابرم الان اون ۴تاعروس درست حسابی خونشون نمیرن وهمیشه بادختراش کل کل میکنن تادلت بخوادریدن دهنشون.
منم به همسرم گفتم،گفتم برامن نه براتوارزش میذاشتن بین پسراش وتوفرق گذاشتن همسرمم گفت بخودشون بگومنم بمادرشوهرم گفتم برامن چیزی نیاوردین طلاهیچی نخریدین مادرشوهرم زبونش بنداومدانتظارنداشت بگم اون حرفارو.
ولی همسرم عوضش اونقدربرام ارزش میده هزاربرابراز اون طلاها ومهریه اونابرام باارزشتره.
الان نگوبعدا به مادرسوهرت گلایه میکنی

دقیقا منم مثل توشدم ابجی تارفتم نفهمی کردم یه چیزیم گفتم رفتن به اونا گفتن عروس بزرگمون به تو حسودی میکنه منم اینقدر گریه کردم نفرین کردم خدا اینقدر زود بهشون نشون داد که نگو همون دخترکه اینقدر خرج کردن براش بعد عقد یه زبون در اورد دومتر یجوری به قیافه همشون رید که جیگرم حال اومد الان میگن عروس فقط عروس بزرگمون این ج ن د ه چیبود ماگرفتیم حیف پولامون منم میگم عالی شده حقتونه بدتراز این سرتون بیاد الان یکسالونیمم هست که تو یه ساختمان داریم باهم زندگی میکنیم با همین جاری اشغالم من ۷ساله اینجام یه بی ادبی بهشون نکردم اما تو این یک سالو نیم قبر مادر پدر اینارو فوش میده توهم ابجی هیچی نگو صبرکن

والا ۲۵۰ تام خیلی زیاده کم نیس
من مهریم ۱۴ تاس مطمینم واسه برادر شوهرم زیاد میندازن دیگه این چیزا هست ادم سر این چیزا ناراحتی نکنه بهتره ولی خب ادم تو دلش ناراحت میشه

ولش کن ایشالا شوهرت بهترشو واست میخره لهتر که نخریدن بعد تا سالها منت سرت بود

بعدشم جوجه رو اخر پاییز میشمرن واستا و نگاه کن ببین زندگیشون به خوشبختی زندگی تو میشه یانه عمرا بشه مطمعن باش دلت باشوهرت خوش باشه و سرتون پیش خدا بلند

عزیزم این مشکل ۹۵درصد عروس های اوله اشکال نداره هممون خون به دل هستیم من فقط دلم میخواد پیش خدا سربلند باشم و بنده خوب اون باشم هرچی هم خواستم ازاون خواستم و محتاج بنده اش نبودم پیش خدا عزیز باشی اصلا ناراحت نباش

ول کن اجی حرص نخور گذشته ان شاءالله خوشبخت بشید کنار هم اینا مادیاته منم پدرشوهرمخدا قران اوردوسط ک واس دخترام یکدونگ خونه گرفتم دخترام با عروسم فرق ندارن واسم یک دونگ انداخت تا عقد کردم دیرم سه دونگ واس هر سه تاشون انداخته😔😔😔😭😭😭منم واگذار کردم ب خدا

من کاملادرکت میکنم بازخوبه برا شمامهریه۲۵۰تا سکه مونده من۱۱۴بود اومدن داخل محضر کردنش۸۹اینم جلوش معادل مبلغ زدن
واینکه مادرشوهرلعنتیم نذاشت هیچ خریدی برام انجام بدن هنوز بعدهفت سال تایه دخترعروس میشه یاد اون روزا میوفتم وخودبخود اعصابم میریزه بهم

عزیزم به نظرم مشکل کم توقعی شما بوده
شمام اگه می‌خواستین حتما انجام می‌شده .
این دختر مشخصه از الان داره نشون میده که همه کاری باید براش انجام بشه و به کم قانع نیست .

منم تجربه کردم درک میکنم
من که به شوهرم گفتم اینا داداشتو بیشتر دوس دارن که واسه زنش بال بال میزنن رابطه مونو خیلی کم کردیم باهاشون

حق داری
ولی مهریع رو خانوادع عروس تعیین میکنن دیگ خانوادع داماد باید قبول کنن ... شاید الان با موقعی ک تو ازدواج کردی زیاد فرق بکنه بعدشم تو خودت خاستی و انتخاب کردی ک اینجور ازدواج کنی و شوهرتو همه جوره قبول کنی

گند این عروس در میاد عزیزم غصه خدمات دهیشونو نخور همیشه اینطوری دور کسی رو بگیری ببخشیدا .....از آب در میاد فقط سکوت کنو تماشا

عزیزم‌کاملا حق داری .حست طبیعی هست ..من خودم تجربه کردم درکت میکنم‌
منم عروس اولم مادر همسرم ی تیکه طلا هم‌نخرید الان برا این برادر شوهرم ک ۵ ماهه عقد کرده میگه طلا چی بخرم واسه زنش 🙂منم بی تعارف گفتم هرچی برای من خریدی برا اونم‌بخر تازه مهریه من ۱۱۴ هست برا جاریم ۱۳۸۱ تاریخ تولدشه که اصلا برای من مهم نیست این مورد چونکه توافقیه دیگه
ولی با فکر کردن بهش فقط خودتو اذیت میکنه .حست طبیعی هست دیگه

چه تیغی میزنه عروس جدیده🤣🤣🤣

از جیب برادر شوهرت دارن می‌خرن یا از خودشون؟

حق با توعه ولی به شوهرت نگو چون فقط اوقات خودتون تلخ میشه

ولش کن خواهر منم دقیقا عین توام جز فکر و غصه نتونستم کاری کنم

نه خب حق داری منم بودم ناراحت میشدم ولی چیزی نگو که خودتو کوچیک نکنی

سوال های مرتبط