۱۰ پاسخ

خداخیرت بده،خوبی دوطرفه ست بعضی وقتا یه طرف ک خوب باشه طرف مقابل هوا برمیداره ک حتماخودش لایق خوبیه ک طرف بهش خوبی میکنه نه اینکه طرفش بامحبته😊

چه خوش قلبی

افرین دختر خوب خدا خیرت بده گلم

چقدرخوب اماگلم خوبی دوطرفه هست حتما شماخوبین اونم خوبه

خدا خیرت بده. ان شاالله پسرات در اینده برات جبران کنن. خدا عروس نجیب مثل خودت نصیبت کنه. الهی آمین. منم با مادرشوهرم زندگی میکنم هرجا برم هر کاری کنم با مادرشوهرمم. مثل مادر خودم میدونم

چقدر خوبی شما 😍🥰ماشاالله به این دیدگاه ماشالله معلومه مادرت یه فرشته است که دختری به این حوبی بزرگ کرده

کاش همه دیدگاه شون اینطور میشد

چقدر انرژی مثبت گرفتیم آفرین

خدا خیرتون بده عزیزم کلیییی ثواب میکنین🌺♥️

چه عروس خوبی🩷مطمعنن خانواده شوهرت خوبن که همچین گلی نصیب شون شده

سوال های مرتبط

مامان سام مامان سام ۵ ماهگی
واقعا اونقدر شدید نبود اما درد داشتم دکترم گفت می‌خوای اپیدورال بشی ک گفتم آره ک آمد از کمرم آمپول زد ولی من حس داشتم قشنگ بعد ی چیزی ب پشتم وصل کرده بودن ک آمپول بیحسی هی ب اون تزریق میکردن شب ساعت12دیگه دردها خیلی شدید بود افت فشار داشتم و همش حس میکردم ک خوابم میاد و از حال میرم حالا بدبختی اینکه خانوادمم فرستاده بودن خونه دکترم خیلی دکتر خوبی بود آمد گفت ورزش کن و دوش بگیر ولی من نا نداشتم پاهام بی حس بود زنگ زدن خانوادم آمدن اما تا بیان من از حال رفته بودم مادرم آمد کنارم دوتایی تو یه اتاق بودیم کمک کرد دوش گرفتم ورزش کردم تا 3صبح تا شدم 6سانت ک دیگه دکتر گفت بیشتر از این نمیشه بمونی آخه 3ظهر کیسه ابمو زده بودن پس قرار شد 6صبح برم سزارین اونهمه درد طبیعی رو کشیدم آخر باید برم سز واقعا حالم گرفته شد ولی از جیغ و داد های ک می‌شنیدم هم میترسیدم چون من اصلا داد و بیداد نکردم واسه همین دکتر و پرستارها خیلی باهام خوب بودن
خلاصه امادم کردن رفتم اتاق عمل وای ک چقدر محیط اتاق عمل آرامبخش تر از زایشگاه بود اصلا وقتی رفتم اتاق عمل آروم شدم ساعت 7.45رفتم اتاق عمل و ساعت 8و 20پسرم دنیا آمد هیچی حس نکردم سر بودم ولی لحظه ک از شکمم برش داشتن فهمیدم دکتر گفت چون آب نداشته چسبیده بود ب رحمم وای وقتی چسبوندن ب صورتم قشنگ ترین حس دنیا بود همش استرس داشتم ک نره دستگاه چون 35هفته بود با وزن 2600ک خداروشکر نرفت باورم نمیشه خدا خیلی بزرگه خیلی بعد اینکه ازم سوند رو کشیدن هم راه رفتم خودم اون همه بیحسی ک من گرفته بودم خوبیش این بود ک ن موقعی ک شکمم رو فشار دادن فهمیدم ن موقع سوند