برادر شوهرم سن بالا حکم سن پدرم داره بعد چشمش عمل کرده بود زمانی که بچم هنوز یکماهشم نشده بود با شکم پاره و بچه نوزاد بلندشدیم من و بچه و شوهرم رفتیم خونشون عیادت
بعد مجرای اشکی بچم بسته بود رفتیم میل زدیم عمل کردیم آوردیم خونه وقتی فهمید فقط زنگ زد حال بچرو پرسید شما بودید چیکارمیکردید
حتی بعدناش که زن و بچه هاش منو دیدن حال بچم نپرسیدن

آخه میدونی عزیزم، این عمل های روتین و سادس واسه نوزادا، نمیدونم متاسفانه یا خوشبختانه جدی نمیگیره کسی
بعد نوزاد هم هست شاید یا نمیدونن، یا گفتن عیب نذارن رو بچه.
ولی اگر بازم بی اعتنایی دیدی، همونجوری رفتار کن
درسته احترام احترام میلره، ولی کسی که به جا و متقابل احترام نذاره لایق احترام نیست اصلا..

همون ک زنگ زده خوبه عزیزم حتما گرفتاری چیزی داشتن نتونسته بیاد توقع نداشته باش گلم

اینا باید دیگه مثل خودشون رفتارکرد منم باجاریم حامله بودم من استراحت مطلق بودم و اول ۹ ماه زایمان که کرد با این وضعم از سه طبقه پله رفتم دیدنش بعد اون من که زایمان کردم‌بچه دوماهش شد بعد اومد

ببین خیلی راحته دیگه کاری برای این افراد نکن
منم ادمیم ۱۰۰برای فامیل میزارم میگم یه جا به درد میخورن بعد همچین میان میرینن تو کاسم میزارن که خودم هنگم
یه نمونش بخوام بگم که امیدوار بشی به خانوادت
دوهفته قبل دختر دایی من بچش ویروس اسهال استفراغ گرفت و کلا همشون به واسته این بچه ویروس گرفتن هنوز۱۰روز گذشته بود پاشدن امدن خونه من و من هنگ بودم😐
وقتی رفتن دو روز بعد بچه من گرفت کل خانواده من کرفتن بابام عمل دیسک کرد خیلی میترسیدم بگیزه ولی گرفت انقدر اذیت شد
ولی دریغ از یه زنگ ازاین دختر دایی به من ک ببخشید حالت خوبه بچت چطوره
حالا من کون بچش شستم بچش شیر دادم بچش بخوابون یعنی بعد این کارش رفت ک دیگ من ااین کارابکنم
شما هم همین دیگ برای کسی که قدر نمیدونه خودت فدا نکن تمام

بیخیال بابا که دیگه بشه برات تجربه خودت اولویت باشی اخه مگه زن زائو میره عیادت

اگه آدمای خوبی هستن بیخیال تهش میتونی به زنش اگه راحتی با حالت گلایه ک بی احترامی توش نباشه گله کنی همین و بگذری ک حداقل خیالت راحت باشه گوشزد کردی انتظارت رو تا سری بعد خدایی نکرده چیزی شد ک اگر شد شادی باشه اونام بفهمن شما توقع داری