دخترا یه چیزی خیلی فکرمنو مشغول کرده چن شبه دخترم همش میگه ننه.منظورش مام بزرگشه ...
آخه مام بزرگش خیلی دوسش داشت دخترمم خیلی اونو دوس‌داشت. همسرم دلش گرفت گفت فردا ببرش مامانم ببینتش
بنظر شما باوجود قهرم با مادرشوهرم و اینکه مطمنم آشتی نمی‌کنیم و مطمنم اگه یه بار اجازه بدم همسرم دخترمو ببره دیگه کلا می‌بره
بااین اوصاف اجازه بدم گاهی همسرم دخترمو ببره که مامانش ببینتش؟؟

صد درصد نه نمیزاشنم

اول از همه اینکه بچه خیلی چیزا میگه
دوما اگر فکر میکنی مادرشوهرتم دلتنگ بچته و براش مهمه برید
سوما من باشم میرم ک بچم و شوهرمو تنها نرن و خانواده مهم تراز ناراحتیاست‌.هیچوقت بچتو شوهرت نرن ...
وجه خوبی نداره برای خودت.
درصورتی ک تو اجازه دادی بچت بره هاااا ولی اخر تو ادم بده دیده میشی
پس همه باهم برید .رفتارتم نشون دهنده ناراحتیت باشه

نه اصلا اجازه نده

به نظرم نزار شوهرت ببره
اگه الان ببره
شوهرت وقتی تو باهاش نباشی مادرشوهرت رفتارشو بهتر نشون میده و به طوری برخورد میکنه ک در نبود توعه ک اونا حالشون خوبه
چارتا حرف هم زیر زبونت میزاره
خودشو هم میزنه ب درد و مریضی ک دل شوهرت بسوزه
دیگه شوهرت اونجا میشه پاتوقش
هرروز میگه بچه رو اماده کن میخوایم بریم پیش مامانم
حالا خر بیار و باقالی بار کن

ولش گن نزار
بزار دیگه‌ننش‌یادش بره
هر چه کمتر بهتره
بزار وابسته نشه‌

با اون چیزی که تو تعریف کردی نه

خودت نرو ـ
بچه شال کلاه کن جاش تمیزکن شکم شو سیر کن بده شوهرت ببره...
توم تو اون تایم کارات بکن
شایذ مادر شوهرت هر اخلاق گوهی داشته باشه باتو اصلا شمر باشه
ولی پسرش و نوه شو میزاره رو تخم چشاش

من بودم اجازه میدادم خیلی کوتاه ببرتش.سو استفادهم نکنه هرروز هرروز بگه ببرم.ولی گناه داره بزار ببره نوشه به هرحال

بذار بچه اتو ببره نوه اشه حق داره ببینتش دخترتو محروم نکن

نمیدونم دلیل قهرتون چی بوده اگه دوس نداری خودت نرو
اما بذار همسرت گاهی درحد نیم ساعت ببرش
به هرحال اونم مادربزرگه گناه داره