مامانا واقعا به کمکتون احتیاج دارم
بچه جاریم پسره و ۳ ماه از شاهان بزرگ‌تر
از پس پسرمو اذیت کرده زده بچم ترسو شده چند روزه تا میبینه شاهان رو بدو میره کتکش میزنه شاهانم از ترس دستاشو‌ میگیره رو سرش میبنده چشماشو
مظلومه پسرم دعوا بلد نیست نمیتونه از خودش دفاع کنه
موندم چیکار کنم دلم اتیشه براش 😔
اینم بگم من طبقه همکف میشینم جاریم طبقه دوم پدر شوهرم اینا

والله من بودم دیگه رد میدادم میزدمش پدر و مادرش باید عقلشون برسه نذارن این کار رو بکنه که ظاهرن عقل ندارن تو هم تا جایی که میتونی ازشون دور بمون پسرت گناه داره با شوهرت هم حرف بزن بگو اینطوریه من رفت و آمدمو کمتر میکنم البته اگه شوهرت راضی میشه

ی مدت نرووو

من از اونهام که میگم بچه ها تا آسیب بهم نمیزنن دخالت نکنیم اما وقتی انگشت یکی حتی بچه به رایان بخوره کلثوم اکبری هستم ساکن ساری🤣یه پسر هاپویی هم دارم اصلا احدی نباید از گل نازکتر به بچه هام بگن
من حات بودم برخورد جدی میکردم بچه یه بار میزنه دفعه دوم مادر نفهمش باید جلوشو بگیره وقتی نمیگیره نذار جایی که هست بچه ات بره

گلم یادش بده بزنه بگو بزن تواروم بزنش بگو منوبزن یا مثلا باباش بازی میکنع بگو بزنش

ی مدت نبینشون خب این ساده اس وقتی اونا هستن شما نرید بگو بچمو اذیت میکنه والا چی از بچت مهم تره بزار هرچی خواستن بگن بگن

شیطونه میگه بترسونیش همچین بچیرو ولی اخه اونم کوچیکه منم طبقه پایین خونه پدرشوهرمم یه پسر چهار ساله دارن دیگه حرف حالیشه بعضی وقتا میخواد دخترمو اذیت کنه سرش داد میزنم حتی پیشه خودشون والا دخترمو ک از سر راه نیاوردم شوهرم میگفت تو برادرمو دوس نداری گفتم من به جز دخترم هیچکی برامهم نیست میگفت خب اونم بچس گفتم چهار سالشه حرف حالیشه

به پسرت یاد بده بزنه
والا
می‌دونم درست نیست
اما آدم حرصش در میاد به خدا

خب چرا اجازه میدی بزنه وقتی یبار پیش خودت زد بگو زن عمو گناه داره نزن انقد زدیش همش میترسه و گریه میکنه یجور بگو ک مادره بیشتر متوجه بشه جلو بچه ارو بگیره
ولی خب هردوشونم کوچیکن نمیشه چیزی گف زیاد

همش ازاین پیش هم‌زندگی‌کردنه لعنت بهشون...منم پسرم جاریم حرص پسرمودرمیاره جیغ جیغوش کرده