۹ پاسخ

شب اولم ساعت ۱ تا ۵ صبح بیدار بودیم

منکه آخر سوسک پلاستیکی انداختم تو شیشه اش ، قبلشم بش گفتم شیشه تو میدم ب نی نی دایی که کوچولوعه نمیتونه غذادبخوره و دندون نداره ، اولش با رضایت داد شیشه شو سوسکم گذاشتم در صورت دبه کردن خانم خانما نشونش بدم ک ب اونجا نرسید هر وقت بهونه میگرف یادش میاوردم ک حرف زدیم و دادیم ب نی نی ولی بعد ی مدت شیشه شو با سوسک توش پیدا کرد و کلا انداختش دور

ی چیزی ک بدش میاد بمال سر پستونکش

منم میخواستم اسم پسرم بذارم مهرسام ولی خواهر شوهرم گفت نمیخواد اسم یکی از بچه های پسر همسایه امون مهر سام نذار منم نذاشتم

یکم قطره استا بزن سرش بگو خراب شده بد مزه شده

من همون موقعه که شیرو گرفتم شیشه هم گرفتم ....الان یکم سختتره به بادکنک هلیوم ببندید باهاش خداحافظی کنه دو روزش سخته بعد عادت میکنه

دقیقا پسر منم هنوز با شیشه شیرش میخوابه
نسبت به قبل خیلی خیلی کمتر شده ولی بازم شیشه شیرش براش خیلی مهمه🤦‍♀️

سرشو قیچی کن

به خاطرسرشیشه ست که حکم پستونک داره براش دختره منم پستونک می خوره موقع خواب نمیدونم چه جوری بگیرم ازش

سوال های مرتبط

مامان همتا و مهتا مامان همتا و مهتا ۳ سالگی