۷ پاسخ

مایی ک‌ تا خونه بابامون بودیم با مامانمون یه اتاق خابیدیم الان چمونه؟
خدایی درک‌نمیکنم این مستقل بار اومدن بچه رو از الان. بابا بغلت بگیر لذت ببر از وجودش چندی دگ‌خودش بزرگ‌میشع خودش اتاقشو جدا میکنه از شما . حیفه واقعن

من تا ۴سالش نشه اصصصلا اینکارو نمیکنم
بچم پامیشه آب میخواد کی بش آب بده
بارها شده نصفه شب پاشدم دیدم تب داره خودشم خوابه فقط وول میخورد
خب چه کاریه بچه رو ازالان جدا کنی

یهو جدا نکن هر دفعه فاصله اش رو زیا کن و کم کم.اتاق هم تاریک نکن یه شب خواب بذار. ولی زوده شاید یهو بیدار شه یترسه

بنظرم خیلی راحت برو پیش بچت بخواب. برید توی اتاق بچتون بخوابین اصلا. بچه باید از نظر ذهنی ارامش داشته باشه شب یهو بیدار شه ببینه پدرمادرش هستن دلش قرص باشه. کمکم بزرگتر میشه اضطراب جدایی نداره، ترس نداره اطمینان داره پدرمادرش هستن

واقعا درک نمیکنم این قدر انرژی منفی که دادن.خوب کاری کردی جدا کردی

اول پایین تخت بخواب بعد چند روز برو اتاق خودتون.اگر گریه کرد سریع برو پشتش رو نوازش کن بخوابه.عادت میکنه.به حرف بقیه هم گوش نده.بهترین کار جدا کردنه چه برای خودتون چه بچه

شب اول تنهاش نزار عزیزم
پیشش باش بزار ترسش بریزه بتزسه دورازجون لکنت میگبره یا اتفاقای دیگ

سوال های مرتبط

مامان درسا مامان درسا ۳ سالگی
بچه رو شبا تو اتاقش تنها نخوابون .....
شاید بگین چی میگم همه میگن جدا کنین بچه مستقل شه ... یاد بگیره ...میشه بگین دقیقا چی رو یاد بگیره اینو میگم اگر اشتباه بود نظرت رو برام بنویس..... من از بچگی وقتی تنها شدم تو اتاق همش ترس داشتم همون که ۳۵ سالمه تنها می ترسم تو اتاق بخوابم ؟؟؟ ی سوال بپرسم تنهایی تو اتاق شبا میخوابی حودت وقتی همسرت پیشته خیالت راحته ؟؟؟؟ گاهی حس بودن کسی به آدم آرامش میده این روش من رو امتحان کن ...بچه ها ی روز بلاخره ازتون جدا میشن میرن تو اتاقشون میخوابن زمانی که شما واقعا دلتون‌تنگ میشه برای بغل کردنش اما او جدا بودن رو ترجیح داده.... وقتی آماده نیست وقتی ترس داشته باشه هیچ وقت نمیتونه جدا بخوابه. بچه ما تنهایی میکشه در بزرگیش چرا از کوچیکی تنهایی رو احساس کنه .... وقتی می بینه دونفر کنار هم خوابیدن ؟ من این روش رو از نوزادی برای دخترم امتحان کردم اصلا خم بمن وابسته نشده ..ترس هم نداره ..و خواب آرامش بخشی داره چون نخواستم مثل خودم بشه .. اونایی که بچشون عادت کرده حتما بغل مادرش بخوابه دست تو گردنش کنه بخدا این حس رو ازش نگیرین من تا بزرگی میرفتم بغل مامانم دست تو سرش می کردم بوش میکردم بخوابم .... عشقه .... عشق .... الان ی جا براش درست کردم پایین تختم از ما جداست حتی دوست نداره زیاد کنارش بخوابم ما جدا هستیم او هم جدا میدونم بلاخره ی روزی خودش بزرگ میشه و میگه اتاق خودم و اتاق خودش بره چه ۸ سالکی بره چه ۱۴ سالکی بره ولی من میگم تا هر وقتی که دوست داشتی زیر پای مادرش بخوابه .نمیخام ترسو تجربه کنه وقتی خودم هنوزززز از تنهایی تو اتاق می ترسمممم .....