۹ پاسخ

دختر منم دقیقا همینه عروسی ، مسجد ، روضه دنیا رو رو سرش میزاره تا برگردیم خونه با آدم جدیدم همینه من حتی نمیتونم با همسایه احوالپرسی کنم خودش هلاک میکنه من رفتم پیش مشاور گفت مشکلی نداره ولی هرچقدر گریه کرد اهمیت نده باهاش دعوا هم نکن کم کم عادت میکنه تازگیا یه خورده بهتر شده چند شب پیش عروسی بودیم اولش یه کم گریه کرد دیگه آروم شد میگفت عروسی خوبه همیشه بیایم😅

گلم‌به نظرم کم کم تو محیط هایی که شلوغه ببر جاهایی که صدا اذیتش نکنه ولس شلوغ باشه
فک کنم اینجوری یکم عادت کنه

از صدای بلند و شلوغی میترسه چیزیش نیست

بقلتونم باشه گریه میکنه

وابستگی هس یه علتش
واینکه احتمالاجاهای شلوغ نبردی پسر منم ازبس توخونه بودیم یه مدت اینجوری شده بود دیگه انقد بردمش بیرون حالاعادی شده

پسره منم همینه ابرومون رفته کلا

دختر جاریم تا 4سالگی این بود بعد یواش یواش درست شد گریه هم کرد ببرش تو اجتماع اول از جاهایی شروع کن که اذیت نشه مثل پارک که شلوغه

بازپسرمن بریم عروسی خیلی شیطونی میکنه وهمش میره وبه دیجی گیرمیده همش بایدازجای دیجی وعروس دامادبگیرمش همش میگه بغلم کنین اردیبهشت عروسی بودم نفهمیدم شام چی خوردم همش دیجی میگفت مامان این بچه آبروم رفت تودلم گفتم ننش مرده😑😅😅🤣😂😂

برای ما هم همینه .عروسی تو اردیبهشت بود رفتم اصلا نفهمیدم چی کار کردم.یه خوردم
چی شد
فقط کوفتم شد همین

سوال های مرتبط