۴ پاسخ

حواست باشه خواهرشوهرت حرفای تورو هم میره به اون میگه. به روی خودت نیار چی شنیدی منظورش شاید چیز دیگه بوده.
ادامه خرفای بیخودی رو نگیر نزار کسی هم حرف کسی رو بیاره پیشت

بابا اصلا جاریو نباید جزو فامیل حسابش کرد اصلا نباید نگاهش کرد چه برسه بخوای راجع بهش بحرفی

هیچ کس هیچ کس رو درک نمیکنه اونا نمیدونن شرایط روحی شما چطور بوده اصلا برو خودتون نیار که چی گفتن به موقعش زمین گرده میچرخه خدا به سرشون میاره

جاری ها حسودن عزیزم بهترین کار اینه آدم حسابش نکن تحویلش نگیر ، بلاخره پی می‌بره یه دلیلی داره که تحویل نمیکیری

سوال های مرتبط

مامان دلوین مامان دلوین ۳ سالگی
سلام خانما ی گل
دخترم شبا موقع خواب خیلی اذیت میکنه تا بخوابه چراغا و خاموش میکنم و با شوهرم میخوابیم اون میره دفتر نقاشی و اسباب بازیاشو میاره بازی کنیم، یکم صدام میزنه هیچی نمیگم یعنی من خوابم که بخوابه ولی ناراحت میشه بغض میکنه انگار میترسه من پا میشم بغلش میکنم میگم حالا بخواب صبح زود بیدار شو با هم بازی میکنیم هی یه بهونه ای میاره که نخوابه، میگه جیش دارم میبرمش دستشویی میارمش تو رختخواب میگه گشنمه، غذا بش میدم میگم دیگه بریم بخوابیم شب بخیر بگو میره تو رختخواب میگه آب پرتغال میخوام اینقدر اینجوری بهونه میاره که دیگه اعصابم خرد میشه داد میزنم یا از اتاق میام بیرون چند دقیقه ای پیش شوهرم تنها باشه هی میگه مانان کو، مامان نیست باز میترسم تو روحیه اش اثر بذاره میرم پیشش باز میگه کتاب بخونیم و بهونه های جور واجور.مثلا میگه پتوم خراب شد میندازم روش میگه پاچم رفت بالا پاچشو‌میکشم پایین میگه دلم درد میکنه واقعا دیگه کلافه شدم از دستش و سرش داد میزنم
به نظرتون چیکار کنم که شبا زود و بدون بهونه بخوابه.
عروسکی هم که دوست داره پیشش میخوابونم پتویی که دوست داره روش میندازم ولی باز بد میخوابه