۹ پاسخ

چقدر هممون شبیه همیم.منم هر کاری میکنم ب چشم نمیاد
توقع دارن با یه پسر بچه شلوغ خیاطی خونه ی دست گل و خودم آراسته و با حوصله و همه چی تموم باشم

دقیقا مامان و بابای منم همینن. میگن مشکل از توعه. یادشون نیس که خودشون بچه بودم چقد دعوام میکردن. حالا اگه من به بچم بگم بالا چشت ابرو سریع میپرن از بغل من درش میارن میگن تو بلد نیستی بچه داری کنی

وای دقیقا راست میگی من سعی کردم ارتباطمو با مادر خودم کم‌کنم چون عصبیم میکرد و فقط ایراد میگیره

الهی بگردم.. منم بچم خیلی لجباز و بدقلقه.. گاهی دلم خیلی میکشنه از قضاوت اطرافیان درباره بچه داریم.. بسپار به خدا

والا پسراخیلی شیطونن حق داری امروز باخواهرم وپسرش رفتیم باغ ۷سالشه ولی بقدری شیطونه ک نگو

دقیقا مامان بابای منم همین طورین بارها سر بچم با هم دعوامون شده هزار حرف و بارم کردن حالا همین مامانم خودش تا راهنمایی میرفتم من و میزد بعد الان اجازه ندارم دعوا کنم بچم😵‍💫

ببین ب نظرم حالت ک بهتر شد ازش معذرت خواهی کن منم برام پیش اومده ولی اطرافیان بیشتر ناراحت میشن من هرموقع کنترلمو از دست میدم فرذا خودم بهشون زنگ میزنم این روزا هم تموم میشه

چقدر همه دردمون مشترکه
دقیقا مامان بابای منم همینن
دیشب بابام به مادرشوهرم میگفت این(ینی من) خیلی دخترشو اذیت میکنه
بخدا دخترش مثل گله هیچ کاری نداره ولی این خودش مشکل داره همش سر بچه خالی میکنه

منم خیلی برام پیش اومده بارها و بارها ، خیلی دلم شکسته و ناراحت شدم
انگار اصلا نمیخوان قبول کنن که بچه ها اذیتمون میکنن و صبرمونو لبریز میکنن
مامان من همش میگه بایدددددد صبور باشی هرکاری کرد

سوال های مرتبط

مامان ماهور👸🏻 مامان ماهور👸🏻 ۲ سالگی
چقدر سخته بیمارستان
از اون سخت تر اینکه جونت رو آورده باشی
میگم جون ینی بچه، بچم، بنظر من غیر جون آدم دیگه نباید چیز دیگه صداشون زد
چون واقعا بچه جون پدر و مادره
حتی با مریضیش هم پدر و مادر دست از اون دنیا میگیرن بخاطرش
نذر کربلا و امام رضا
نذر گوسفند و مرغ
نذر پول
نذر صلوات، فقط بخاطر اینکه دخترم چیزیش نشه
خداروشکر امروز خیلی بهتره دکتر صبح اومد گفت حسایته قراره فردام فک کنم فوق تخصص الرژی و اینا بیاد بالا سرش
دکتر اطفالش گفت حتما باید تست آلرژی و حساسیت بگیرین ازش ک ببینیم ب چی حساسیت داشته
گفت فردا ک هیچ احتمالا پسفردا مرخصش کنن ک دیگه باید بمونیم تا شنبه بخاطر این تست
ورمش خوابیده بیشترش
لکه های رو پوستش رفتن تقریبا فقط خیلی خارش داره وقتی میخارونه باز برمیگردن
دیگه فقط با دست میسابم ک حداقل بیشتر نشن لکه هاش
باباش دیروز از تهران مستقیم اومد اینجا صب ساعت 8 رسید
نذاشتن تو بیمارستان هم بمونه رفت تو این گرما بیرون تو ماشین خوابید
خیلی ممنونم از همگیتون ک واسه دخترم دعا کنین
ان‌شاءالله هیچوقت راهتون ب بیمارستان نکشه جز فقط واسه زایمان و عمل زیبایی
مامان امیرعلی مامان امیرعلی ۲ سالگی