۸ پاسخ

پسرم از نوزادی هیچ وقت روی پا و زیر سینه عادت ندادم تا ۲ سالگی فقط لالایی میخوندیم و شعر . بعد اون هر شب کتاب داستان بعد هم میخوابه تو تختش .

اوایل که میخواستم یادش بدم کنارش دراز میکشیدم کمرشو ماساژ میدادم قصه میگفتم کم کم میخوابید جدیدا کنارش میخوابم یکم باهم حرف می‌زنیم بهش میگم دیگه بخواب مامان ، البته چندبار پا میشه هر چیزی میخواد مثلا آب و عروسک اینا

به نظر من همه اینا عادتایی هست که خودمون باعثش میشیم
مثلا من اصلا از نوزادی دخترمو رو پا و گهواره ننداختم که به تاپ دادن و تکون دادن عادت نکنه
الان یک دقیقه نمیاد رو پا بخوابه اگه بخوای بندازی رو پا بخوابونیش جیغ میزنه میره
بعد از شیر گرفتن هم کنارش دراز میکشم یکم کتاب میخونیم بعد ماساژش میدم خوابش میبره

هزیزم کم کم عادتش بده رو زمین،من اصلا رو پا نذاشتم از شیر ک گرفتم خودش دراز میکشه منم کنارش میخوابم بدش ک خوابش گرفت میرم اتاق خودمون

پسر منم همینه من دیگه عصبی میشم میرم یه جا تو تاریکی قایم میشم میگرده منو پیدا نمیکنه میره بغل باباش میخوابه

روزا با من می‌خوابه شبا با باباش
دراز میکشم یکم تو جاش وول میخوره می‌خوابه
بعد ازظهرا خیلی مقاومت می‌کنه یه فریاد میزنم بخواااااااب دیگه تکون نمیخوره 😐

دراز میکشه میخوابه راحت

چون دست تنها بدون هیچ کمکی بچتو بزرگ میکنی زومی رو همه رفتاراش منم مثل تو بودم فقط میخام بگم سخت نگیر الان پسر من ۷ سالشه خودش میره حموم دسشویی تنها میخابه مستقل شده یکروزی دلت تنگ همین وابستگیا میشه

سوال های مرتبط