و پسری که از وقتی از nicu ترخیص شد تا الان یه بند جیغ زد...نه سینه گرف نه شیشه...نه پستونک..الهی بمیرم برات مادر‌‌...بچم گلوش جر خورد..دگ واقعا هرکاری بود کردم.حتی راهی بیمارستان بهرامی شدم..و...بالاخره خوابید..۴ روزه نخوابیدم..روز اول تو بخش بچم اینقد قشنگ سینه گرفت ک نگو..ولی بعد ترخیص از nicu دگ‌مثل اولش نشد..

یه عدد مادر خسته...
با کلی بخیه..
بدون خواب...
بدون استراحت و حتی ....
تحویل نگرفتن بخیا و تلاش نکردن برای خوب شدنشون..
بدن درد...
رحم و شکمی افتاده...
و دردهایی ک ‌‌‌‌‌‌

دقیقا پسر منم بعد از بستری واسه زردیش دیگه سینه نگرفت خیلی غصه میخورم😭

ان شاءالله سسنه ات میگیره دست از تلاش برتدار
گریه میکنه چون گرسنه است و شیر نمیخوره
البته فکر میکنم‌اینطور باشه طبق تجربه ها

انشاالله خدا بهت یه توانایی و قدرت بده که حالت بهترین حال باشه

عزیزم مشاوره شیردهی ببرش کمک میکنن راحت میگیره

تو خواب بهش بده ببین قبول میکنه؟

دوباره که آروم شد سعی کن سینتو بدی . هنوز وقت هست

با سرنگ بهش بده سیر شه بخوابه

مامان نخود انشالله خدا کمکت کنه و شرایطت رو برات به بهترین نحو بسازه.

تو بیمارستات بهرامی مشاوره شیردهی دارن از اونم کمک بخواه

خدا قوت اول بسم الله خدا داره یه مادر سفت و سخت ازت میسازه این روزا هم تموم میشه عشقم میتونی مدیریت کنیشون توکل ب خدا
عکس پسرمونم بذار دلمون آب شدش بخدا 🥺😍😍

عزیزم خدا قوت ، نگفتن دلیلش چیه؟

خدا قوت

ای جانم خسته نباشی عزیزم کمکی نداری