بچه ها بیایین باهام حرف بزنین دلم داره میترکه انقدکتک خوردم چشام بازنمیشن هرچی ازدهنش دراومد پیش مادرش بهم گف چن روزه ننشو اورده اینجا صب تاشب دارم کلفتیه اینارو میکنم این واسه چندمین باره پیش اون کتکم میزنع وهر توهینی ب خانوادم میکنه و میگ برو نمیخامت فقط وقتی ننشو میبینه اینجوریه الان اونم تودلش عروسیه انقده خوشحال میشه من چ غلطی بکنم بعدده سال خدایه بچه بهم داده چطورولش کنم برم میخاستم خودمو بکشم ولی دلم بحال مامانم سوخ😞😞

نمیدونم بچه چیه که همه به خاطرش میمونند و هر دلت و خفت و ظلمی رو تحمل میکنند.هنوز بچمو بغل نکردم و میدونم دوستش دارم. ولی یه سوال این وسط خیلی ذهنمو درگیر میکنه. پس خودم چی؟! آیا من باید همه وجود و ذرات روح و بدنم رو فدای بچم کنم؟ و تبدیل بشم به یه مادر خرد و خمیر و بیمار ؟ اونوقت که دیگه نمیتونم برا بچم مادری کنم!

اونوقت اون ننه بیشرفش چیکار کرد ؟؟؟؟؟

خاککککک بر اون سرش کاش جرات داشتی ازش شکایت میکردی ادب میشد
بابا تو هم بزنش،وقتی میزنه با یه چیزی توهم بزنش،اعصابم خورد شد

بچه یکسالرو مگه میزنن عزیزم تشویقت نمیکنم به جدایی ما تو زندگیت نیستیم اگه درست میشه سعی کن زندگیتو درست کنی ولی اگه روانی این حالتا دست خودش نیس بچت خیلی آسیب می‌بنده از لحاظ روانی در آینده بخاد تو اون فضا بزرگ بشه . پس ی کاری بکن بچتم ببر با خودت مدرک جمع کن دست بزن داره و صلاحیت نگهداری از بچتو ندارع

اگر خانواده ای داری ک حمایتت کنن همین الان ازخودت عکس و فیلم بگیر بفرست براشون
بگو بیان دنبالت
نتررررررررررررس بچتو میدن به خودت حداقل تا ۷ سالگی

بلند شو برو خونه بابات ازش شکایت کن بچه را هم میاد میده نگران نباش نمون که اگه بودنه به خاطر بچه نمیری میشی یه کلفت کتک خور
بهش بگو بچت نمی‌خوام
عمرا بتونه نگه داره دختر تا نه سالگیش مال توعه بعدم از خودش میپرسن

چرا شکایت نمیکنی ؟