۷ پاسخ

پسر من ک مث ندید بدیدا فقط جیغ میزنه و گریه ک زودی ببرم خونه یا جایی ک آشنا هست اصلا ی وضعیه با این بچها مراسم رفتن دیاکو غریبها میبینه چنان کنا محکم میگیره ک انگار میخوان منا ببرن ازش جدا کنن🤣 رفته بودم باشگاه آدما دیده بود وحشت کرده بود منا ول نمیداد اصلا جایی ک شلوغ باشه نباید ببرمش

کاشکی دختر منم همش بهم بچسبه و نره اینقدر فضولی کنه

۱سالگی اوج اضطراب جداییه ،پسر من تا چن روز پیش با من کاری نداشت مگه اینکه گرسنه یاخسته باشه. الان چن روزه حتی با تیوی هم سرگرم نمیشه ظرف بشورم،واقعن کلافه شدم

دقیقااااا

دقیقا منم همینم دختر من بغل باباشم نمیره همش بمن چسبیده کارام میمونه مجبورم بزارم شبا که اونم باز نصفش میمونه

بچه ها تو این سن اظطراب جدایی دارن من خونمون کوچیکه تو پزیرایی باشه من برم تو آشپزخونه گریه میاد ،یه روزاییم نه کاری نداره ولی نود و نه درصد مواقع همینه مخصوصا خونه کسی بریم که کنه میشه میچسبه بم

دختره من فقط میگه ولم کن برم خراب کاری کنم

سوال های مرتبط

مامان البرز مامان البرز ۱۵ ماهگی
سلام مامان ها
یه سوالی میخوام بپرسم دیگ موندم چیکار کنم
پسر من تو 14 ماهگی هست
به شدت به من وابسته ست و همش دلش میخواد به من بچسبه
یعنی وقتی خونه هستیم یکم ک از بازی با اسباب بازی هایش خسته میشه میخواد ک شبر بخوره
خب با این قضیه زیاد مشکلی ندارم اما الان یه مدتها ک عادت کرده موقع شیرخودن هم بهم اصرار می‌کنه هردوسینه رو در اختیارش بزارم، یکم از این سینه میخوره یکم از اون سینه میخوره و وقتی خوابش میگیره حتما باید دستشو بزاره رو اون سینه ای ک دهنش نیست
الان دیگ یه جا مهمونی هم میرسیم ابروم رو می‌بره
وقتی هم میخوام اجازه ندم لج می‌کنه و گریه
میخوام حواسشو پرت کنم هرکار میکنم جواب نمیده باز بعد چند دقیقه یادش میوفته
موندم چیکار کنم
مادرشوهر و خواهرشوهرمم خیلی این قضیه بد میدونم همش میگن خودت یادش دادی درصورتی ک مگه مریضم یادش بدم، خودش انقد بزرگ شده ک بدونه داره از دوتا سینه شیر میخوره
میدونم نه دعوا کردنش کار درسته، نه میتونم بی تفاوت باشم، نه حواسش پرت چیز دیگ میشه موندم دیگ بخدا