۵ پاسخ

من جواب میدم میخواد هر کی باشه

توام جوابشو بده.من جواب میدم بعد دورش خط میکشم خخخخ

کاش آدما با هر سختی و تروما و.... که تو گذشته داشتن باعث آزار روح یکی دیگه نمی‌شدن حداقل واسه اینکه ازین یه بعدشون با آرامش باشه زبونشونو کنترل میکردن و روحمون زخمی نمیشد🥲

همون لحظه جواب بده بعدا حرص نخوری عزیزم

عزیزموتنها راش اینه جوابشو بدی

سوال های مرتبط

مامان نی نی مامان نی نی روزهای ابتدایی تولد
بلاخره بعد از یک هفته سخت خونه تکونی منم تموم شد...
این اولین خونه تکونی تو عمرم بود که انجام دادم واقعا برام سخت بود خیلی سخت...
تو این یک هفته کامل دست تنها بودم و جز همسرم کسی نبود...
بعضیا هی تو جمع تیکه مینداختن که ما میایم ولی روز بعدش خودشون کنسلش میکردن 🙃
اما اصلا برام مهم نیست چون همه چی رو اینجوری که میخواستم تمیز کردم و چیدم و نظر بقیه رو دخالت ندادم
دستام چون تو بارداری مشکل خون‌رسانی پیدا کردن خود ب خود درد داشتن و کند کار میکردن حالا این یک هفته که ازشون کار کشیدم باعث شد دیگه حالا حالاها خوب نشن...
همه این حرفارو اینجا مینویسم و میزارم بمونه که بعداً این چیزا برام مهم نبود و زمان زیادی گذشت بیام بخونم و یادم بیاد چه روزای سختی رو گذروندم
روزای که از شدت ضعف بدن بخاطر بارداری و کمبود خون تو خونه بی‌حال میفتادم ولی اطرافیان فقط میگفتن انجام نده، فشار نیار و...همین
الان فقط مونده که وسایل ها و لباسای دخترنازم رو دونه دونه بشورم و اتو کنم و کمدش رو بچینم که همه رو باعشق بدونه خستگی با همین دستای از کار افتادم خودم انجام میدم و به هیچکس رو نمیزنم
یعنی حوصله شنیدن حرفاشون رو ندارم آی بچه داری تازه اولشه و بدبختیات شروع شد و دردسرات شروع شدو...
راستش حالم از این حرفاشون بهم میخوره و خودشون هم از چشمم کم کم دارن میفتن
من دست تنها بااین بدن ضعیف و دستای پر درد این همه کار کردم و بازم میکنم ولی حتی یک ثانیه اش هم غر نزدم چون برا انجامش عشق داشتم و همین بهم انگیزه میداد یا وجود درد زیاد بازم سرپا بمونم....

۱۴۰۳/۶/۱۶ به تاریخ