سلام مامانا بیاید بگید خوب جواب مادرشوهرم رو دادم یا نه؟؟؟


دیشب خونه خواهرشوهرم دعوت بودیم
۱ دق بچه رو سپردم ب مادرشوهرم رفتم دسویی خیر سرم
اومدم از دسشویی بیرون دیدم باقالی داده ب بچه پریده تو گلوش هلیا رنگششده بود کبود و دور چشمش سیاه و نفس نمیکشید...
سریع از مادر شوهرم گرفتمش و مانور خفگی رو اجرا کردم
برگشته مینه وا شکیبا چرا اینجوری میکنی بچه رو کشتی
هیچی نگفتم
هلیا ک سرفه کرد و گریه کرد(نشونه برگشتن نفس بعد از مانور خفگی و عمل احیا)
بردمش اشپزخونه ک بهش اب بدم
دوباره راه افتاده دنبال من ک با این رفتارات بیشتر بچه رو به کشتن میدی
منم گفتم نترسید نمیکشمش و کلا رفتم ی طرف دیگه نشستم با هلیا بازی کردم تا موقع شلم (حدودا ۱۰ دق شد این حالت) بعد شام خوردیم و اولین نفر از پای سفره پاشدم هلیارو بردم تو اتاق خوابوندمش(خوابش میومد و گریه میکرد قبلش)
خودمم تو اتاق حمله پانیک بهم دست داد ک خوب چون میدونسم چیکار کنم سعی کردم خودم خودمو اروم کنم و با بدختی شوهرمو صدا کردم ک برام اب قند و گلاب بیاره تپش قلبم بیاد پایین
)تو اون لحظه خفگی هلیا شوهرم تو اتاق تهی بو. سرش سرما خورده بود داشت سشوار میگفت و ندید ک مامانش چیکار کرد و چی گفت)
تو اتاق ک بودم پرسید و منم همه رو بهش گفتم


حالا صب پاشدم دیدم اینجوری مادرشوهرم پیام داده منم ن گذاشتم ن برداشتم جوابشو دادم

۱...
لایک کنید بالا بمونه

جفتتون خیلی محترمانه ناراحتی ونظرتونو بهمدیگه گفتین .خودت هم خیلی عاقلانه وبه جا جواب دادی

ادامش....

آفرین به شما ومادر شوهرتون هردوتاتون بسیار محترم باهم گفت وگو کردین ...چقد خوب بود تمام انسان ها اگه از هم دلخور بشن با گفت گوی محترمانه دلخوری ها رو برطرف کنن...واقعا اینجور پیاما باعث میشه چند نفر دیگه هم یاد بگیرن...هیچ کسی کامل نیست توی این دنیا اما خوبه که مادر شوهرت بد ذات نیست قدرشو بیشتر بدون وبزار به حساب دوست داشتن نوه شون...ا

چقدر هر دو باهم زیبا صحبت کردید و ناراحتی هاتونو گفتید آفرین 😍

این فاز ک فکر میکنن از مادر مدر بچه ، بچه رو بیشتر دوس دارن مزخرف ترین بی اخلاق ترین رفتار ممکنه

درود خوب گفتی نه توهین کردی نه چیزی

افرررین خیلی محترمانه جواب دادی،خداییش مادرشوهرتم زن بافهمی که اینجوری دلخوریش بیان کرد،شوهرتو کوک نکرد،بعضی مردام خرن،که نمیدونن چی شده،باحرف مادرشون میرن مغز زنشونو میبرن.
دوطرف عالی مدیریت کردین

آره عزیزم خیلی خوب و محترمانه تمام نکات و تذکرات لازم رو دادی بهشون، مهمترین مسأله همینه که بدونن برای بچه ها دلسوزتر از پدر و مادر کسی نیست و کمتر مداخله کنن تو امور تربیتی بچه ها و هر چیزی که مربوط به اونهاست

آخ گفتی ب شدت قبول دارم حالا این آدم هرکسی میخواد باشه

سلام شکیبا جون خیلی عاقلانه و محترمانه رفتار کردی سعی کن همینطور پیش بری تا حد و حدود مشخص شه و احترام دو طرف حفظ بشه ایشالا تن هلیا جان سلامت باشه و این اتفاق استارت ی رابطه بهتر و سالمتر براتون باشه

خیلی خوب و مودبانه جواب دادی عزیزم.کارت هم درست بوده.
تا میای حرفی بزنی،میگن ما هم بچه بزرگ کردیم.شاید من نخوام‌مثل شما بچه بزرگ کنم!باید یاد بگیرند که تصمیمات مربوط به بچه ،به عهده پدر و مادرشه.نه پدربزرگ و مادربزرگ!

نه ایشون حرف بدی زدن و نه شما. و آفرین به این شعور مادرشوهرتون که وقتی ناراجت هستن اینطور صحبت میکنن و توهین نمیکنن و بی احترامی هم نمیکنن و افرین به شعور شما که شما هم نه توهین میکنی نه بی احترامی. فقط ادامه ندید این داستان رو و باهم صحبت کنید هر دو زن هستید و هر دو مادر حال همو درک میکنید. ولی باعث قهر نشخ

عالی گفتی. ولی باید اینم تاکید میکردی که شما حق دارین در نبود من به بچم چیزی بدید. شاید به چیزی حساسیت داشته باشه که شما خبر نداشته باشید

توخوبی بچه من لاغره ..میگن مادری بلدنیستی شیرندادی که دلت بسوزه ..هیچ کس دلسوزترازمادربه بچه نیس