۶ پاسخ

خودش خوب شد

بهتر نشدی عزیزم؟

همه این دورا رو طی میکنن ولی دلیل همه یک دلیل نیست بلکه متفاوته... من خودم با حرف و دخالت بقیه افسرده شده بودم... شما طبق گفته هات باید از اول مسئولیت کارهای بچتو خودت قبول میکردی کاراشو میکردی ک این حس و نداشته باشی دیگ بمون خونت با عشق کارای نی نیتو انجام بده تمام افکار منفی و دور کن و مطمئن باش حالت خوب میشه براش شعر بخون باهاش بازی کن با هر خندش دلت میلرزه ... عزیزم باید بپذیری تو الان مادر شدی

اره رفتم پیش روانشناس گفت تا یکماه برطرف میشه اگه نشد اونموقع باید دوباره پیگیری کنین تا درمان بشین

همسرم خیلی کمکم کرد.و اون چیزی که باعث حال بدم میشد رو از خودم دور کردم و بهش فکر نکردم.بعد از یک مدت هورمونهام تنظیم شد و بهتر شدم.شروع افسردگیم با زایمان زودتر از موعد و بستری شدن پسرم بود.

منم هیچی نکردم فقط بد اخلاق شدم قابل تحمل نیستم و قابل تحمل ادم ها نیستم

سوال های مرتبط