بچه ها دلم برا پسر داییم گرفته خیلی سختی میکشه یه زن گرفت ۱۴ سال پیش خوشگل بود خیلی ب خودش می‌رسید و آرایش و تیپ میزد پسر داییم همه چی براش می‌گرفت بعداز ۴ سال بچه دار شدن شیر بشیر
پسر داییم چند سری مچ زنشو با پسر گرفته بود ولی باز بخشیدش خدا بهشون دوتا‌پسر داد پسر بزرگه بشدت ب باباش وابسته بود پسر داییم زندگیشو فروخت رفت انگلیس تا اینارو خوشبخت کنه از وقتی پاشو گزاشت اونور زنش بدتر شد بچه‌هارو آزار میده میزاره اینور اونور با دوس پسراش میره بیرون براشون لباس درست نمیخره به پسرداییم میگه برام پول بزن تا بزارم بچه‌هارو ببینی بعداز دوسال دیروز بچه‌هاشو دیدیم ب قرآن مثل مریضا بودن کوچیکه ۷ سالشه درست نمیتونه حرف بزنه رو دستاش و بدنش جاهای سوختگی بود پسر بزرگش هم بدنش کبود بود میگفت من دیگ نمیرم خونمون دیروز اومده بودن خونه عمه‌شون بزرگه میگفت من برم خونه مامانمو اذیت میکنم میشه من نرم
خیلی دلم کبابه
زنداداشم میشه عمه‌ی اونا دلش خون بود از زنداداشه پسر داییم تو جوونیش پیر شده کل ريشش سفید شده دعا کنید براش بتونه بچه‌هاشو ببره پیش خودش

۹ پاسخ

ای داد چ مادر سنگدلی خدایا ب داد بچه هابرس

نمیدونم اسم اونا هم مادره اسم ماهایی که صبح تا شب دنبال بچه میدوییم که یه قاشق غذا دهنش بزاریم و بهش برسیم هم مادره

یعنی پسر داییت زن وبچش رفتن انگلیس خودش نرفت چرا زنش نمیزاره بچه هاشو ببینه

نمیتونه وکالتی چیزی بده به عمه ی بچه ها تا نگهشون داره باباش هم کارش درست بشه ببرتشون پیش خودش؟ بالاخره یه راهی هست . مردا که راحتتر میتونن اینجور وقتا حق اینجور زن ها رو کف دستشون بزارن

طلاق بگیره برا حضانت بچه ها هم وکیل بگیره بیاره پیش خودش اون زن از خداشه بچه پیشش نباشه راحت ب خوش گذرونیش برسه

چقد دلگیر🥺🥺🥺

عزیزم چرا نمیتونه بببره مگه باباشون نیست راحت براش که

بنظم هیچ مادری اینکار رو نمیکنه الکی مهربان تر از مادر نشید

خب برگرده ایران الان بچه هاش مهم ترن ،خدایی نگرده اگه مامانه بلایی سربچه هابیاره چی

سوال های مرتبط