۵ پاسخ

رزا که خدایگان یبوسته. اون زمانا هم همیشه یبوست بود. مدفوعای خیلی قطور که میگفتم خدایا چطوری این از مقعد بچه میاد بیرون. نصف روز بی قرار بود تا دفع کنه. روزی که دفع میکرد مثل مادری بودم که دخترش زایمان داره. اکثرا با کمک گلیسیرین بود. منم حالم مثل شما بود شاید خیلی بدتر. روزها گریه میکردم اشکم صورتمو سوزونده بود. دوماه خیلی سخت پشت سرگذاشتم یکم یکم بهتر شد. میگذره این روزا. درسته خیای سخته ولی موندنی نیست. رزا به سیب زمینی و حبوباتم آلرژی داشت. عملا هیچی نمیتونست بخوره.حتی همون ماکارونی ذرتم یه مدت طولانی اسهالش کرده بود ولی چاره نداشتم ادامه دادم. شاید حتی به ذرتم آلرژی داشت ولی توی تست نبود. زندیه گفت انقد دنبالش نگرد حالت بدتر میشه. جو هم مثل گندمه. سعی کن ندی. جوی دوسرم خارجی و مارک معتبر بگیر که گندم یا جو قاطیش نباشه

رزا به برنج آلرژی داشت.و همینطور گندم.یه مدت طولانی شاید یکماه ظهرو شب ماکارونی ذرت دادم و صبحانه جوی دوسر. البته کوچیکتر بود و راحت تر. با گوشی و ...
اما زندیه گفت برنجش رو ۵ساعت بپز بده ولی خب با همون دوساعت پختن که شبیه شله زرد میشدهم اوکی بود. برا یبوستش پیدرولاکس میدادم.

برنج که آلرژی زانیس

گندم یاجوامتحان کن

گندم

سوال های مرتبط

مامان امیرحسین مامان امیرحسین ۳ سالگی