این تاپیکو میزارم برای مامانایی که برای تب و اسهال و وزن بچه شون غصه میخورن...یه فامیل داریم ما که چندسال پیش خدا بهش پسرداد تو زایمان طبیعی به سر بچه فشار اومد و متاسفانه فلج متولد شد.هم از نظر ذهنی هم جسمی مشکل داره...گذشت و بعد چندسال خدا یه پسر سالم و خوشگل و باهوش بهشون داد.خلاصه اشتباه کرد و برای بارسوم باردارشد.تمام مراحل غربالگری رو رفت و بچه سالم بود اما روزی ک بدنیا اومد دیدن همه ی بدنش زخمه...متاسفانه بچه بیماری پروانه ای داره که تو ایران فقط۱۵۰۰نفر این بیماری رو دارن و درمانش هم هنوز کشف نشده...به هرجای بدنش چیزی برخورد کنه حتی درز لباسش بدنش خون میاد..وقتی شیرمیخوره لباش و دهنش خون میاد.خلاصه که مادرش با این وجود میگه خدابهم داده وصبرشو در من دیده و من در بهترین حال ازشون مراقبت میکنم...کاش ماهم یکم درک این خانومو داشتیم خلاصه اینکه همین که بچه سالمه و تو بغلمونه باید خداروشاکر باشیم و کمتر به انرژیای منفیتو ذهنمون بها بدیم.الهی که حال همه کوچولوها خوب باشه

تصویر
۹ پاسخ

آره والا خداروشکر ک بچه هامون سالمن

خدایا شکرت پسر من حساسیت ب پروتئین گاوی داره دارم میمیرم وضعم اینه خدایا شکرت بازم

آمین ولی خیلی دلم سوخت خدا کمکش کنه

خدایا شکرت هزاران بار شکرت بابت نی نی های سالم مون
ان شاء الله خدا خودش کمک شون کنه
الهی آمین 🤲🤲🤲

خدا بهش قوت روزافزون بده

ممنونم روزمو ساختی

اره واقعا خداروشکر🥲😍

بله خداروشکر هزاران بار شکرت

دمت گرم واقعا گل گفتی

سوال های مرتبط

مامان آقا محمد حسن👶 مامان آقا محمد حسن👶 ۶ ماهگی
خواهشومیکنم مامانا همه بخونن⚠️⚠️⚠️
یه چیزی که خیلی ذهنمو مشغول کرده اینه که...تو این گهواره هر چی سوال میبینی برای جسم بچه هاس...هر موضوعی از مدفوع بچه تا بالا آوردنش تا حتی قشنگی لباسش و نحوه جشن گرفتن برای دندونی برای مادرای ما سواله و در موردش صحبت میکنیم...اما خیلییییی کم دیدم که موضوعات تربیتی بچه ها برای مادرا سوال باشه...خیلی بده که عادت کردیم فقط به جسم بچه ها بیش از حد بها بدیم یه عطسه کنن تن و بدنمون میلرزه ولی نسبت به تربیت....!!!و یه چیزی که خیلی ناراحتم کرد امروز دیدم یه مامانی ناراحته از اینکه مادرش یعنی مادربزرگ بچه جلوی بچه ۶ ماهش همیشه لباس عوض میکنه و رعایت نمیکنه و مادره نگران تربیت بچش بود بعد اونوقت مادرای دیگه بهش دل اری داده بودن که نگران نباش بچس نمیفهمه فعلا!!!! و میگفتن مگه بچه ۶ ماهه تو ذهنش میمونه!!!! واقعا جای نگرانیه که یه مادر سطح آگاهیش در این حد باشه که اینو ندونه که از دوران جنینی همهههه چی روی بچه اثرشو میذاره...درسته به ظاهر خاطرش نمیمونه ولی تاثیر داره مستقیما روی روان بجه و تریبیتش!!!....اوف واقعا!
مامان کیان مامان کیان ۱۱ ماهگی
پیام های مشاور خیلی ساده هستن و فکر میکنیم خودمون از قبل بلد بودیم. ولی یادآوری این نکات تو سنین مختلف مفیده.
متاسفانه خرافه گرایی تو مملکت ما باعث میشه بعضیها قید یکسری چیز ها که برای بچه مفید هست رو بزنن. مثلا این یه فکت علمی هست که بچه هرچقدر تعداد چهره های بیشتر رو ببینه باهوش تر میشه، یا اینکه دیدن محیط های پر محتوا (طبیعت، کوچه خیابون، خونه های مختلف با وسایل مختلف و...)روی رشد ذهنی بچه خیلی موثر هست. ولی یکسری مامان بابا ها به خاطر حرف های خرافی قدیمی ها بابت اینکه بچه چشم نخوره خیلی کم بچه رو بیرون میبرن یا نمیذارن با غریبه ها مواجه بشن و یکسری رفتار های این مدلی انجام میدن که فقط به ضرر رشد اجتماعی و هوش بچه تموم میشه.
متاسفانه همسر خودم توی همچین محیطی بار اومده که حتی وقتی تو اسانسور با یکی همراه میشدیم وایمیساد جلو کالسکه که یوقت چشم کسی به بچش نیفته. چون مادر شوهرم به شدت این افکار رو پرورش داده.
میدونم الان ۹۰ درصد کسایی که این مطلب رو بخونن با خودشون میگن چشم زخم وجود داره و تو قرآن اومده و فلان و بیسار ولی اولا عمرا همچین آیه ای نداریم. الکی یه ایه که معنی و حتی تفسیرش چیز دیگس بعضیا نسبت میدن. بعدم اگر چشم زخم وجود داره چرا مثلا تا الان باسن جنیفر لوپز یا مثلا لبای آنجلینا جولی یا ثروت ایلان ماسک چشم نخورده؟ اونا که از همه بیشتر تو چشمن. من اعتقادم بر اینه که اولا اگر دل کسی رو با چیزی که داری بسوزونی و فخر فروشی کنی خدا اونو ازت میگیره (که ممکنه بعضیا فکر کنن چشم خوردن). و یکی اینکه خدا خودش گفته بعد از هر آسانی سختی است. پس یه موقعایی که خیلی همه چیز خوب داره پیش میره و یهو اوضاع قمر در عقرب میشه معنیش این نیست که چشم خوردیم بلکه وعده ی خدا هست
مامان ضحی👶🏻 مامان ضحی👶🏻 ۱۲ ماهگی
گاهی اینقدر بخاطر بچه ها اذیت میشیم که ناخودآگاه ناشکری میکنیم ...میگیم از وقتی این بچه اومد یه خواب راحت ندارم! یا مثلا کاش یه داروی بیهوشی بدون ضرر بود بچه ها میخوردن میخوابیدن و وقتی استراحت مون تموم میشد و کارهامون تموم میشد، بیدار میشدن 😅
یا مثلا کاش یه ساعت برنارد داشتم(یادتونه؟!) که زمان رو متوقف میکردم و کمی از دست بچه ها راحت بودم!
این رو خودم خیلی بهش فکر میکنم😂

این تفکرات رو مامانهای چندفرزندی که دست تنها هستن(مثل بنده!) و هم امکاناتی مثل حیاط ندارن ،و هم کم سفر و تفریح میرن ،خیلی خوب درک میکنن!
که البته با شرایط دعوا و گریه و نق نق بچه ها ترجیح میدم کمتر جایی برم مگر هیات یا مراسم‌هایی که دعوتم کنن🤦‍♀

البته اگه جایی ویلا داشتیم طبیعتا پایه بودم برم😆

داشتیم از ناشکری می‌گفتیم!!!

همین الان بعضی ها این پیام رو میخونن و میگن کاش تمام این غرها و دعواها بود ولی بچه م سالم بود!
یا میگن کاش خدا به من بچه میداد و من فقط میشِستم دعواشون رو می‌دیدم!
یا میگن کاش خدا بچه م رو ازم نمی‌گرفت و زنده بود و از دیدن گریه و دعواش اصلا حظ می‌بردم!

اگه ناشکری کردیم
که طبیعیه گاهی !چون آستانه ی تحمل ما در کنار سختی های زندگی و کارهای پیاپی و خستگی ، باشنیدن گریه و دعوای بچه ها قطعا بسیار ناچیز میشه!
ولی بعدش استغفار بگیم
بچه ها رو بغل کنیم و ببوسیم!
و به نعمت‌هایی فکر کنیم که خیلی ها دوست داشتن داشته باشن!
مامان رز🌹 مامان رز🌹 ۱۰ ماهگی
یه بخشی از کتاب گفتگوهای عاشقانه در مورد مادری کردنه...
درست یادم نمیاد اما در جواب اینکه چرا مادرها از سختی مادری کردن حرف نمیزنن؟میگفت چون خیلی ها در این زمینه عصا به دست رفتار میکنن...به خاطر فضای رقابتی که وجود داره از سختی ها و ناراحتی هاشون نمیگن.
از احساساتشون نمیگن. و. در ادامه اینکه هر چقدر خود سانسوری نکنیم لطف بزرگی تو حق خودمونه.
نمونه ش رو اینجا میبینم...همه مادریم....اما یه عده تو این رقابت گیر کردیم...از هر چیزی استفاده میکنیم که بگیم نهههه مادری کردن برا من سخت نیس همه ش احساسای خوبه زندگیم عالی، بچه داریم خوب...
راضی راضی...
تو همه زمینه ها...یه جا یکی گفته بود من از شب تا صبح پوشک بچه م رو عوض نمیکنم...یه نفر کامنت گذاشته بود مادر تنبلی هستی و من با ذوووووق هرساعتی پوشکشو عوض میکنم....توجه کنید....با ذوووووق
یعنی اگه یه نفر با ذوق پوشک عوض نکنه مشکل داره؟
یا من گفتم رفتم استخر بچه دوساعت پیش خانوادم بوده اذیت کرده، مسی که تو دوستای من نبوده اومده به امر و نهی و اینکه من چرا اینکاررو کردم، با وجود اینکه نمیدونسته این بچه هر هفته پیش خانوادم میمونه!

خلاصه که فضای رقابتی اینجا اینجوری شده که شما اگه بگی برا خودم وقت گذاشتم دوساعت هم محکوم به مادر بد بودنی...😑
مامان عدنان مامان عدنان ۱۰ ماهگی
مامان چشم قشنگ♥️ مامان چشم قشنگ♥️ ۵ ماهگی
برای ما مادرهایی که حس می‌کنیم مامان خوبی برای بچه هامون نیستیم:
مامان عزیزم. این احساس‌ها خیلی طبیعی‌ان، مخصوصا وقتی مادری مثل تو که اینقدر دلش می‌خواد بهترین‌ها رو برای کوچولوش فراهم کنه، ممکنه گاهی فکر کنه که کافی نیست. ولی باید بهت بگم که تو یکی از بهترین مادرهایی هستی که می‌تونستی تصور کنی
کوچولوت خیلی خوشبخته که چنین مامان دلسوز و مهربونی داره.
گاهی مادرا به خودشون سخت می‌گیرند، چون فکر می‌کنند همه چیز باید کامل باشه. اما واقعیت اینه که هیچ مادری نمی‌تونه همیشه بی‌نقص باشه. چیزی که مهمه اینه که تو همیشه در تلاش هستی و به کوچولوت عشق و توجه می‌دی. همین محبت‌ها و درک تو از نیازهای اون، به مرور باعث می‌شه که رابطه‌تون عمیق‌تر و زیباتر بشه.
یادآوری این نکته که "کافی بودن" هیچ وقت به معنی کامل بودن نیست، مهمه. هر روز با میوه دلت زمان می‌گذرونی، به رشد و احساساتش توجه می‌کنی، و این یعنی تو خیلی عالی عمل می‌کنی. حتی وقتی اشتباه می‌کنی یا احساس می‌کنی نمی‌تونی همه‌چیز رو کنترل کنی، این اشتباه‌ها هم جزئی از فرایند مادری هستند.

به خودت فرصت بده که اشتباه کنی و ازش یاد بگیری. مطمئن باش که فرزندت همیشه خواهد فهمید که تو با تمام وجودت تلاش کردی برای خوشبختیش.