یه بخشی از کتاب گفتگوهای عاشقانه در مورد مادری کردنه...
درست یادم نمیاد اما در جواب اینکه چرا مادرها از سختی مادری کردن حرف نمیزنن؟میگفت چون خیلی ها در این زمینه عصا به دست رفتار میکنن...به خاطر فضای رقابتی که وجود داره از سختی ها و ناراحتی هاشون نمیگن.
از احساساتشون نمیگن. و. در ادامه اینکه هر چقدر خود سانسوری نکنیم لطف بزرگی تو حق خودمونه.
نمونه ش رو اینجا میبینم...همه مادریم....اما یه عده تو این رقابت گیر کردیم...از هر چیزی استفاده میکنیم که بگیم نهههه مادری کردن برا من سخت نیس همه ش احساسای خوبه زندگیم عالی، بچه داریم خوب...
راضی راضی...
تو همه زمینه ها...یه جا یکی گفته بود من از شب تا صبح پوشک بچه م رو عوض نمیکنم...یه نفر کامنت گذاشته بود مادر تنبلی هستی و من با ذوووووق هرساعتی پوشکشو عوض میکنم....توجه کنید....با ذوووووق
یعنی اگه یه نفر با ذوق پوشک عوض نکنه مشکل داره؟
یا من گفتم رفتم استخر بچه دوساعت پیش خانوادم بوده اذیت کرده، مسی که تو دوستای من نبوده اومده به امر و نهی و اینکه من چرا اینکاررو کردم، با وجود اینکه نمیدونسته این بچه هر هفته پیش خانوادم میمونه!

خلاصه که فضای رقابتی اینجا اینجوری شده که شما اگه بگی برا خودم وقت گذاشتم دوساعت هم محکوم به مادر بد بودنی...😑

تصویر
۱۶ پاسخ

عالی بود. ماچ ب کلت👌👌👌👌👌👌👌👌

من یکی که حسرت اینو میخورم که این بچه رو دو ساعت بدم یکی نگه داره دارم واقعا مریض و عصبی میشم
تو مادر سالمی هستی عزیزم مادر بدی نیستی

منکه سعی میکنم هرکی هرچی گفت بگم بله حق با شماست ببخشید که برا بچه خودم مادر بدیم بحث نمیکنم اینجا، چون معلوم نیست کی پشت گوشی نشسته و از نظر روانی سالمه یا دنبال اینه که مقداری از کثیفی ذهنش و به من منتقل کنه

نمیشه که کلا خودمون رو فراموش کنیم و تمام تایم و زندگیمون رو صرف بچه داری کنیم اینجوری بدتر یه مادر عصبی و پرخاشگر میشیم

اتفاقا بنظرم مادری میتونه خوب مادری کنه ک اول سلامت جسم و روح و روانش سالم باشه اول ب خودش برسه خودش شاد باشه اونوقت ی خانواده شاد و پر انرژی میتونه تحویل جامعه بده البته ک من وقت نمیکنم چون دست تنهام خانواده ام نزدیکم نیستن اما سعی میکنم با دیدن فیلم‌هایی ک دوست دارم کارایی ک بهم آرامش میده خودمو شارژ کنم

اره بعدم حرفی بزنیم میگن چه مادری هستی بی احساسی. انگار مادر آدم نییت کلا نباید یکم به فکر خودشم باشه

دقیقا

ای مامان بد😅 تَ😆

افرین خیلی درست گفتی

من کلا از رقابت تو هرچیییییزی متنفرم تو مادری کردن که از همه بدتر
همیششششه سعی میکنم کاری که عقل و منطقم میگه درسته بکنم و هیچ وقت هیچ وقت هیچ وقت تو هیییییچ کاری با کسی حس رقابت ندارم.

و فقط این تو گوشم زمزمه میشه اولین قدم در مادرشدن توجه نکردن به حرفا و نظرات بقیست!درهمههههه زمینه ها

فاطمه جان واکسن رز زدی؟

بدترین عذاب وجدانارو نزدیک ترین آدما میدن خدانکنه جلو خانواده آدم بگه خستس دهنشو سرویس میکنن

آخ گفتی منم الان تو همین حالم بعد همسرم میگه چیکار میکنی با یه نوزاد ۵۰ روزه که تا ۴ صبح نمیخوابه و چشمام داره درمی یاد

چقدر خوب گفتی
بعضی وقتا واقعا خسته میشم و حالم از هرچی بچس بهم میخوره
ولی میترسم اینجا یا هرجای دیگ درد و دل کنم ک الان یه عده میان میگن تو ناشکری قدر نمیدونی و باید لذت ببری🥲

دقیقااا همه خودمون احساس عذاب وجدان داریم بقیه ام بدتر میکنن

سوال های مرتبط

مامان رز🌹 مامان رز🌹 ۹ ماهگی
تو برنامه ای که برای مادرهاس خیلی فعالم.
از برنامه غذایی که برای رز در نظر گرفتم گفتم، یکی کامنت گذاشت چه مادر خوبی هستی.
سه هفته قبلش وقتی گفته بودم رز رو گذاشتم پیش خانواده رفتم استخر، یه مادر کامنت گذاشته بود چه مامانی! بچه رو تنها گذاشتی رفتی تفریح؟ من که اینکاررو‌نمیکنم.

شیش ماهه که دارم مادری میکنم، با مادری کردن برای عروسکهام فرق میکرد.
یه شب که نمیخوابید بغلم با بغض گفتم من بچه بقیه رو میخوابوندم حالا بچه خودمو نمیتونم بخوابونم.
گاهی غر میزدم که نمیتونم.خونه م‌ کثیفه، ظرفها نشسته.غذا ندارم.
کلی مادر میگفتن نگران نباش یادمیگیری.
چندروز پیش گفتم در استانه سی و یک سالگی ام.ده سال قبل دغدغه م‌ درس بود، الان فعل و انفعال روده بچه م.یکی گفت چه خوب مینویسی.
یکی گفت من از نوشته هات میشناسمت.چندوقته تو خودتی خواستی حرف بزن

اما من نمیدونم چمه.اینجور وقتها به خودم میگم بی خیال فعلا با رز وقت بگذرون.
امسال برای من جور دیگه ای گذشت.
سی سالگی مادر شدم و همه چیز رو با شکلی متفاوت تجربه کردم.
اما خوشحالم وقتی این موجود کوچولو دستاشو میکشه رو صورتم.خوشحال.

امروز رو با دوستام رفتم بیرون.راضی ام
مامان رز🌹 مامان رز🌹 ۹ ماهگی
همیشه میگفتم بچه رو با بچه نباید مقایسه کرد.اما خب مادریم و گاهی میزنم جاده خاکی
اینجا میبینم خیلی ها بچه هاشون تو رنج سنی رز چهاردست و پا میکنن حرف میزنن، و خب کارایی که شاید برای بچه من که دو دقیقه خودشو رو شکم میندازه اعصابش خرد میشه گریه میکنه جیغ میزنه قفله😂
با اینکه یادمه دوتا بچه هم سن تو فامیل داشتیم...یکیش خیلی زود به حرف اومد دوسالش بود تقریبا همه چیز میگفت، اون یکی نه...دو سالش بود هنوز زیاد حرف نمیزد.بعد بزرگترا میگفتن خب اون یکی مامانش باهاش سروکله میزنه.این نه مامانش معلمه نیس اکثرا...
ولی الان خب میبینم که هیچ ربطی نداشته و اتفاقا اون که دیر به حرف اومد به شدت باهوش و چون درسش عالی بود تیزهوشان رفت و بعد هم پزشکی قبول شد‌.از اون یه بچه دیگه چیزی در دسترس نیس...البته من نمیگم کدوم روش خوبه مهم اینه که هر کی با زندگیش حال کنه.
یا حتی پسر دایی خودم دیگه همه نگرانش بودن چرا راه نمیره، فک کنم داشت دوسالش میشد یهو گفتن بلند شد راه افتاد😅 الان هم هیچ مشکلی نداره.
با اینکه از این دست موارد زیاد داشتیم تو اقوام..اما هی با خودم‌میگم نکنه من کم کاری میکنم؟ نکنه باهاش بازی یا تمرین خاصی انجام نمیدم؟
نکنه تغذیه ش رو درست نمیدم؟ و هزاااااار نکنه دیگه‌
خلاصه حس میکنم دارم تو یه چاله عذاب وجدان و اینکه مادر کافی ای نیستم میرم به سبب بعضی تایپیکای اینجا‌.....
مامان کیان مامان کیان ۱۰ ماهگی
پیام های مشاور خیلی ساده هستن و فکر میکنیم خودمون از قبل بلد بودیم. ولی یادآوری این نکات تو سنین مختلف مفیده.
متاسفانه خرافه گرایی تو مملکت ما باعث میشه بعضیها قید یکسری چیز ها که برای بچه مفید هست رو بزنن. مثلا این یه فکت علمی هست که بچه هرچقدر تعداد چهره های بیشتر رو ببینه باهوش تر میشه، یا اینکه دیدن محیط های پر محتوا (طبیعت، کوچه خیابون، خونه های مختلف با وسایل مختلف و...)روی رشد ذهنی بچه خیلی موثر هست. ولی یکسری مامان بابا ها به خاطر حرف های خرافی قدیمی ها بابت اینکه بچه چشم نخوره خیلی کم بچه رو بیرون میبرن یا نمیذارن با غریبه ها مواجه بشن و یکسری رفتار های این مدلی انجام میدن که فقط به ضرر رشد اجتماعی و هوش بچه تموم میشه.
متاسفانه همسر خودم توی همچین محیطی بار اومده که حتی وقتی تو اسانسور با یکی همراه میشدیم وایمیساد جلو کالسکه که یوقت چشم کسی به بچش نیفته. چون مادر شوهرم به شدت این افکار رو پرورش داده.
میدونم الان ۹۰ درصد کسایی که این مطلب رو بخونن با خودشون میگن چشم زخم وجود داره و تو قرآن اومده و فلان و بیسار ولی اولا عمرا همچین آیه ای نداریم. الکی یه ایه که معنی و حتی تفسیرش چیز دیگس بعضیا نسبت میدن. بعدم اگر چشم زخم وجود داره چرا مثلا تا الان باسن جنیفر لوپز یا مثلا لبای آنجلینا جولی یا ثروت ایلان ماسک چشم نخورده؟ اونا که از همه بیشتر تو چشمن. من اعتقادم بر اینه که اولا اگر دل کسی رو با چیزی که داری بسوزونی و فخر فروشی کنی خدا اونو ازت میگیره (که ممکنه بعضیا فکر کنن چشم خوردن). و یکی اینکه خدا خودش گفته بعد از هر آسانی سختی است. پس یه موقعایی که خیلی همه چیز خوب داره پیش میره و یهو اوضاع قمر در عقرب میشه معنیش این نیست که چشم خوردیم بلکه وعده ی خدا هست
مامان عدنان مامان عدنان ۹ ماهگی
مامان آقا حامی💫 مامان آقا حامی💫 ۷ ماهگی
سلام از روز هفتم چالش من🙋‍♀️چالش نظم و دوری از فضای مجازی💫💫
قضیه ازین قراره که من تو این یکی دوماه اخیر احساس افسردگی داشتم،بی حوصلگی بی انگیزگی،ناامیدی‌اینا چیزایی بود که باهاش درگیر بودم تا حدی پیش رفتم که احساس کردم واقعن یه چیم هست و کمکم داشتم زنگ میزدم دوست روانپزشکم برام دارو شروع کنه،تا اینکه به خودم اومدمو دقت کردم به سیری که در پیش گرفته بودم متاسفانه بیشتر تایمو تو اینستاگرام بودم و دیدن دوستان و اشنایان و حتی غریبه هایی که همه وانمود میکنند در حال پیشرفتن حالشون خیلی خوبه خیلی خوشتیپ و خوشگلن، تو مسافرتن کسب و کار خودشون رو دارند..من کاملا واقفم که اینستاگرام محتوای زرد داره وحتی قبلنا اصا نداشتم تو گوشیم،ولی این مدت درگیرش شده بودم متاسفانه و احساس کمبود میکردم چون همه ی آدما در حال نشون دادن ورژن خوشحال و عالی و موفق خودشونند،چیزی که من فکر میکردم ندارم به خاطر بچه م خونه نشین شدم،هیکلم به هم ریخته ،سرکار نمیرم و درآمدم شده واریزی تامین اجتماعی برای مرخصی زایمان و...
یادم رفته بود که این بچه بهترین هدیه خداست و بزرگترین آرزوی من که مادر شدن بوده برآورده شده و من درحال انجام مهم ترین و باارزش ترین سخت ترین کارم که مادری کردن برای حامی ه،
از ۷روز پیش اینستامو پاک کردم ،باشگاهو شروع کردم هفته ای سه روز،هر روز صبح که بیدار میشم روتین دارم برای تمیز کاری،قرآن خوندن،پادکست گوش دادن و تزریق حال خوب به زندگیم ،منظم انجام دادن یه سری کارای روزانه و ساده باعث شده ذهنم آروم و طبقه بندی بشه،مثلا نداشتن ظرف کثیف تو سینک،،نماز اول وقت،هرروز مطالعه یا پادکست گوش کردن و.. خداروشکر الان خیلی بهترم