تو برنامه ای که برای مادرهاس خیلی فعالم.
از برنامه غذایی که برای رز در نظر گرفتم گفتم، یکی کامنت گذاشت چه مادر خوبی هستی.
سه هفته قبلش وقتی گفته بودم رز رو گذاشتم پیش خانواده رفتم استخر، یه مادر کامنت گذاشته بود چه مامانی! بچه رو تنها گذاشتی رفتی تفریح؟ من که اینکاررو‌نمیکنم.

شیش ماهه که دارم مادری میکنم، با مادری کردن برای عروسکهام فرق میکرد.
یه شب که نمیخوابید بغلم با بغض گفتم من بچه بقیه رو میخوابوندم حالا بچه خودمو نمیتونم بخوابونم.
گاهی غر میزدم که نمیتونم.خونه م‌ کثیفه، ظرفها نشسته.غذا ندارم.
کلی مادر میگفتن نگران نباش یادمیگیری.
چندروز پیش گفتم در استانه سی و یک سالگی ام.ده سال قبل دغدغه م‌ درس بود، الان فعل و انفعال روده بچه م.یکی گفت چه خوب مینویسی.
یکی گفت من از نوشته هات میشناسمت.چندوقته تو خودتی خواستی حرف بزن

اما من نمیدونم چمه.اینجور وقتها به خودم میگم بی خیال فعلا با رز وقت بگذرون.
امسال برای من جور دیگه ای گذشت.
سی سالگی مادر شدم و همه چیز رو با شکلی متفاوت تجربه کردم.
اما خوشحالم وقتی این موجود کوچولو دستاشو میکشه رو صورتم.خوشحال.

امروز رو با دوستام رفتم بیرون.راضی ام

تصویر
۱۲ پاسخ

بازم قشنگ نوشتی تو فقط دلنوشته بنویس برامون فاطمه جون❤😘🌹
قربون رز😘🐥

زنده و باشی و سلامت
کار و درگیری و مشغله همیشه هست ولی نوزادی کودکم هیچ گاه تکرار نمیشه پس ازش لذت میبرم .هرچند گاهی خیلی سخت میشه و اولویت رو به شاد بودنم خودم وهمسرم و کودکم میدم و خیلی خوب میشه که گاهی به خودت فعالیتها و علایق خودمون برسیم

🥺🥺🥺انگار من بودی تو دلم بودی چقد درکت میکنم💔
البته منهای همسرت که قطعا برات سختتره عزیزم

خداروشکر کار خوبی میکنی.
من که گاهی به ظرفشویی نگاه میکنم بعد میگم به جهنم که کثیفید میرم با دخترم بازی میکنم😂😂😂
هرجا بتونم دخترمو میبرم چون منبع تغذیه دیگه ای رو غیر بنده نمیپسنده😂😂 شیر اون هم هر یه ساعت
بیشتر از قبل خونه آشنا و فامیل میرم احساس میکنم دلم میخواد بچمو به همه نشون بدم😅😅
تمام تلاشمو میکنم که غذا رو بپزم حداقل که گرسنه نمونم😅😅. اعتراف میکنم خیلی تنبل و شلخته شدم و عادت کردم که این موضوع آزارم نده. انشالله که اصلاح میشم.😂😂
ولی واقعا قصد ندارم تا وقتی به خاطر بچه فیزیکی خسته میشم کم خوابی دارم با کار خونه خستگی رو بیشتر کنم. تجربه بهم ثابت کرده وقتی خسته میشم کم صبرترم بچه هم عصبی تره.

تو فقط بنویس 😍😍❤️❤️❤️قشنگ مینویسی

چ کارخوبی کردی😍😍

عزیزدلم مطمئنا تو مادر خوبی هستی هرجور که باشی حق داری خسته بشی و مثل قبل به خودت نتونی برسی اما حتما به بیرون رفتن با دوستات ادامه بده چون بچه ها مادر افسرده نمی‌خوان ❤️❤️😘😘

ادم مادر میشه کلفت ک نمیشه
قرار نیست ک ب خودمون. نرسیم چون مادریم!!!!!

منم میدونم کلی حرف تو دلته🥲❤️

چه خوشگله اینجا کجاس؟بیاباماهم برو دختر

دلم برات تنگ شده بود

مادر شدن کلا خیلی عجیبه
تو نهایت شادی و خوشحالی
تو نهایت ذوق و شوق برای کوچکترین حرکت بچت
ته دلت یه غمی هست انگار
یه ناراحتی ای که نمیدونی علتش چیه و کجاست
شاید علت زن ایرانی بودنه
که جا افتاده باید همیشه فدایی و جان بر کف بچه و همسر و خانواده باشی
شایدم تو کل دنیا ها زن ها بعد از مادر شدن این احساسات متناقض رو تجربه میکنن 🫠🫠

سوال های مرتبط

مامان معجزه خدا🌱❤ مامان معجزه خدا🌱❤ ۹ ماهگی
من هنوزم باورم نمیشه مامان شدم....
باورم نمیشه ۹ ماه بارداری رو گذروندم، دوره نقاهت بعد عمل رو با وجود یه کوچولو تو بغلم پشت سر گذاشتم و با تمام سختی ها و زخم شدن ها شیر دادم و عشق کردم باهاش... به این عکس ها که نگاه میکنم حس میکنم خودم نیستم که اون روز ها رو گذروندم... دوران سخت و شیرین بارداری که هر روزش یه حس جدید و عجیب بود... هر تکون خوردنش بهترین حس دنیا میشد برام...
هنوز بعضی وقت ها احساس میکنم یه دختر کوچولوام که منتظرم مامانم صدا کنه برای غذا و... یا حس میکنم یه ادم جدیدی ام و باورم نمیشه تو یه دنیای جدید پا گذاشتم...ولی من یه مادر شدم و دنیای من عجیب عوض شده...
دلخوشی ها و نگرانی هام... دلیل خندیدنم... خواب و بیداریم.... الویت هام و...
و خداروشکر که پسرم رو دارم و خدا من رو لایق مادر بودن دونسته.‌..
خداروشکر برای همه این حال خوب، برای خستگی و کلافگی مادرانگی...
روز همتون مبارک مامان های مهربون و صبور‌...
و روز شما زن هایی که منتظر معجزه خدایین مبارک...
ایشالله به حق حضرت زهرا(س) تا سال دیگه مامان شده باشین🥺❤
و خدا سایه هیچ مادری رو از سر بچه هاش کم نکنه...
الهی امین💚
مامان علی جانم👼🏻🩵 مامان علی جانم👼🏻🩵 ۶ ماهگی
بابت تاپیک قبلی یه کوچولو گله دارم🙏🏻

شاید از نظر خیلیا کار من اشتباهه و من مامان ظالمی شدم به دلیل اینکه جای علی جانم و مستقل کردم
ولی دلیل نمیشه با حرفاتون استرس یه مادر رو بیشتر کنید


من قطعا با آگاهی خودم این تصمیم رو گرفتم که شش ماهگی جاشو جدا کنم
و توی مادر شاید با آگاهی خودت بچه رو تا دو سالگی بلکن بیشتر پیش خودت بخوابونی

این دو تا هیچکدوم اشتباه نیس فقط نظر ها متفاوته

من حق ندارم توی مسیرت نظر بدم و پر از استرست کنم

قطعا هر مادری نگران بچشه و بهترین ها رو‌میخواد براش
ولی خب شاید این روش توی هر مادری متفاوت باشه ولی دلیل بر اشتباه بودن اون کار نیس

هر بچه باید قبل از هفت ماهگی جاش جدا بشه در غیر این صورت میره برای بالای یک سال نیم

صلاح من بر اینه تا پایان شش ماهگی جاش جدا بشه تا دو سالگی

شاید صلاح شما بر دو سالگی باشه

هیچکدوم ازینا اشتباه نیس درسته اتفاقا
فقط متفاوته

یسریا گفتن چطور دلت میاد
یوقت فلان میشه بیسان میشه

چرا فکر میکنید اگر جاشو عوض شده من تخت تا صبح خوابیدم
اتفاقا دیشب تا صبح بالای سرش بودم و هزار بار چکش میکردم


ادامه توی کامنت☺️
مامان دلارام مامان دلارام ۵ ماهگی
از زمانی که باردار شدم تا به امروز که بچم دنیا اومده و شش ماهش و داره تمام میکنه ..خیلی طبیعیه که مثل هر خانم دیگه ای منم با یکسری چالش ها دست و پنجه نرم کنم ..منم دوران ویار بارداری داشتم ..افسردگی بعد زایمان داشتم..کولیک و رفلاکس و شب بیداری های طولانی و درد های نقاهت سزارین و چالش های که بچه بعد واکسن دوماهگی و چهار ماهگی داشت و الانم که داره لثهاش سفت میشه خوب چالش های خودشو داره ..تب میکنه ..لایه پاش میسوزه ..بی حال میشه و خیلی چیزای دیگه...هیچ کدوم به منه مادر ربطی نداره بچه داره مسیر رشد رو طی میکنه من مادر بدی نیستم که بچم گاهی اسهاله گاهی یوپسه من مادر بدی نیستم که بچه بخاطر دندون تب میکنه من مادر بدی واس هیچکدوم از این چالش های که بچه در مسیر رشدش داره نیستم..و ااین که هر مادری قبل از ماها هم این مسیر با بچش طی کرده و مامان های بعد ما هم قرار طی کنن...کااااااش مادرم اینو بفهمه کاش اینو درک کنه و منو این همه تو فشار نزاره که تو چیکارش کردی که الان پاش سوخته تو کردی که الان اسهاله تو باعث شدی که الان نمیدونم فولان شده...امروز که تیر خالص زد بهم ..برگشته میگه تو نمیدونم مثل کدوم حیونکه بچمو خودش میکشه آخر یروز میام میبینم کشتیش...با این حرفش چشمام دیگه هیچی رو ندید هرچی از دهنم در اومد بهش گفتم و انداختم از خونم بیرون..بهش گفتم دیگه حق نداری بیای خونم دیگه نمیخوام هیچوقت ببینمت
مامان جوجه👶🏻🐣 مامان جوجه👶🏻🐣 ۶ ماهگی
سلام مامانا، یه ضرب المثلی ما داریم بهمون برنخوره ولی میگه (سگ بشی ولی مادر نشی) خودمو که میبینم پیامای مادرای گهواره رو که میبینم واقعاً میبینم چه ضرب المثل درستیه، تا بارداریم هزارتا استرس داریم میگیم بچه هامون بدنیا بیان راحت بشیم از این استرس ها اما همین که بدنیا بیان هزار استرس بیشتر میاد سراغمون💔 یکی بچه اش نمیخوابه یکی کولیک رفلاکس دندون درآووردن تب واکسن اعتصاب شیر وزن نگرفتن یبوست شب بیداری تنهایی کلافگی خستگی و... بخدا که الکی نیست میگن بهشت زیرپای مادرانه،این همه خسته میشیم ولی بازم همه کارا با عشق انجام میشه شاید یجاهایی کم بیاریم اذیت بشیم یه دادی هم بزنیم ولی بازم عاشق بچه هامونیم🥲 خدایا قربونت برم این جنس مادرازچیه،اصلا این عشق مادربه فرزندروچطورخلق کردی؟
چند روز پیش یه کلیپ دیدم دکترعزیزی گفت فقط همین ۹ ماهی که دو شکم مادر هستیم کافیه واسه اینکه روز قیامت بگن مادرانمون به گردن ما حق دارن حتی اگر بعد زایمان اصلا بچه رو تو خیابون رها کنه
نمیدونم حسمو چطور بگم ولی واقعاً از وقتی مادر شدم تعجب میکنم از این خلقت خدا، خدایا قربونت برم اصلا مادر بودن چقدر عجیبه، شبی یه سیخ از گوشت وجودمونم بکنن بازم دوسشون داریم عاشقونیم
همه این حرفا رو گفتم که چقدر مقام مادر بلنده جدا از این که کلمه ای از همه عوارض بارداری و زایمان نگفتم💔
خوشحالم خوشحالم که یه مادرم که به عنوان مقام مادری جلوی خدا رو دارم میتونم ازش عاقبت بخیری همه رو بخوام
مادرا خدا خیلی باحیائه موقعی که شیر میدیم از بچه هامون مراقبت کنیم یا هرچیز اینطور، بگیم خدایا به مقام مادر بودنم قسم که ......
و همدیگه رو در ادامش دعا کنیم❤️ آرزوی زندگی پراز آرامش براتون دارم