۸ پاسخ

آخ گفتی … منم وقتی میرم بیرون انگار دیرم شده . بدو بدو کارامو میکنم برمیگردم . یه بار رفتم مثلا قدم بزنم . بدو بدو رفتم تا ده دوازده کوچه بالاتر ساک ساک کردم بدو بدو‌ برگشتم وسطش هم یکبار زنگ زدم خونه حال بچه رو پرسیدم . بعدش به خودم گفتم این چه قدم زدنی بود آخه!

اخ گفتی وقتی میزارمش پیش شوهرم یا مادرم قلبم داره در میاد

منم دیروزدخترم گذاشتم پیش مامانم رفتم باهمسرم خریداصلانفهمیدم چی گرفتم ازبس تندتندخریدکردم اصلامزه خریدنفهمیدم مث این مونه که تکیه ازوجودت یه جاگذاشتی یانداریش چقدمامان بودن سخته اماشیرینه🥺♥

دقیقا همین طوره
از ی طرف آدم میگه بذارمش پیش کسی ی بیرونی برم
از اون طرف دیگه هیچ‌جا بهش بدون بچه مزه نمیده
پسر من که میگم کوالای منه
فقط صب تا شب میگه بچسبم بهت
خیلی دلم بیرون و بازار میخاد و بخاطر سرما نمیشه بردش
همش منتظرم این یک ماهم تموم شه هوا خوب شه هرروز بریم بیرون و بچرخیم😍
خدا همه نینیارو واسه پدرمادرا حفظ کنه
اونایی هم ک میخان و لایقشن بهشون بدن

من حتی حموم هم ک میرم صدای بچه ام میشنوم احساس میکنم داره گریه میکنه زودی میام بیرون شوهرم میگه گربه شور کردی ن به قبلا نه هم به الان😂

دقیقا، من که حس میکنم دیگه دارم افسرده میشم تو خونه، ولی حتی خیالم راحت نیست به مامان خودم بسپرمش

خدا حفظش کنه نینیتو
الهی آمین

من چن روز دیگع وقتای ارایشگا برا عید میخام برم با همه هماهنگ کردم ک بچمم میارم😂🤦🏻‍♀️نمیتونم بزارمش

سوال های مرتبط

مامان نینی مامان مامان نینی مامان ۷ ماهگی
اومدم یکم غر بزنم.

به مادر از اون روزهای اول بعد زایمان به اندازه کافی اضطراب و عذاب وجدان میدن که وای نکنه شیرت خشک شه ، نکنه کم شه ، نکنه بچه رو شیر خشکی کنی.
بعد با کلی چالش برای شیردهی روبه رو میشی.
شیرمم کمه؟کافیه؟بچه سیر شده؟ نکنه گشنشه؟ نکنه شیرم قوت نداشته باشه؟
شیرافزا چی بخورم؟شیر خشک بدم؟کمکی لازمه؟نیست؟

و دختر من وزن گیری اش فقط ماه اول خوب بود.
بعدش چشمگیر نبود!
مجبور شدم روزی یکبار شیر خشک بدم
باز وزنش نسبت ب همسناش کم بود!
دکتر گفت روزی دو بار شیر خشک بده.
بدقلقی می کرد .

به زور و زحمت با هر روشی که بلد بودم
سعی می کردم شیرخودمو بهش بدم.
تا اینکه ماه قبل افسردگی عود کرد و شیر خشکش رو درست بهش ندادم حتی دو هفته آخر سه ماهگیش ، روزی یکبار شیر خشک هم قطع کردم.

ولی باز وزنش کمه.
و باز شروع کردم به شیر خشک روزی دوبار.
الان دیگه واقعا خستم.عذاب وجدان دارم و اصلا دوست ندارم شیرخودمو ازش بگیرم.
شیر خودمو دوشیدم با شیشه بهش دادم دیدم باز اونو بهتر میخوره نسبت به سینه خودم.
شیر خشک رو تو سرنگ بهش دادم ، دیدم باز سختشه و به زور میخوره.
در نتیجه شیشه شیر خونه خراب کنه😅هرچیه زیر سر اونه.
نمی دونم چیکار کنم دیگه که راضی بشه به شیر مادر.
مامان مهدا🌼 مامان مهدا🌼 ۵ ماهگی
خیلی حالم گرفته است... من بچم شیر خشک و شیشه هم میگیره ولی خودم بهش نمیدم مگر وقتی که مهمونی یا بیرون باشیم چند وقت پیش یه فوبیا به جونم افتاده بود همش میگفتم اگه یکی بخواد بچمو ازم جدا کنه راحت میتونه چون بچم شیرخشک هم میخوره و وابسته به شیر خودم نیست.. امشب خانواده شوهرم اومده بودن بعد مدت ها بچمو دیده بودن بچمم اصلا غریبی نمی‌کرد راحت باهاشون حال کرده بود و اصلا واسه من واکنشی نشون نمیداد😞مادر شوهرم به شوخی به بچم گفت بیا بریم خونه ما تو که شیرخشک هم میخوری غذا هم میخوری میتونی پیش ما بمونی(داشت به شوخی میگفت) ولی من همونجا حالم بد شد😭یعنی من اگه بمیرم این بچه هیچ اتفاقی تو زندگیش نمیفته چون راحت بخش شیر خشک میدن یا اگه بخوان ازم جداش کنن اصلا بیقراری واسه من نمیکنه😔امشب هم همش تو بغل بقیه بود اصلا بیقراری نمی‌کرد واسه من تازه واسه بقیه می‌خندید ولی وقتی پیش منه همش گریه و بیقراری😔پس کی قراره منو از بقیه بشناسه و تو بغل من احساس امنیت کنه؟ اینجوری که پیش همه راحته و بود و نبود من واسش مهم نیست😔خانواده شوهرم رو نزدیک یک ماه بود ندیده بودیم اصلا باهاشون غریبی نمی‌کرد راحت بود با همشون انگار نه انگار که مادر هم داره حتی به صدام واکنش هم نشون نمی‌داد😔😢