مامانهای گل لطفاً مواظب بچه هاتون باشین پسرم یه لحظه گذاشتم رو تخت همیشه احتیاط میکردم اینبار به خاطر پسر بزرگم عجله کردم رفتم دنبال کار اون یهو صدای بدی اومد دیدم افتاده وسط اتاق همین جوری نگاه میکردم گیج شده بودم اون از بس حالش بد بود لبش کبود شده بود اینقدر ترسیده بودم نمی‌تونستم شیر بهش بدم پسر بزرگم ازم آویزون بیا کار منو انجام بده خدایا برای هیچ مادری اون لحظه نباشه بزور دوتاشون آروم کردم 🥺🥺🥺🥺

۲ پاسخ

آخی عزیزم خدا قوت
ببرش بیمارستان میترسم چیزیش شده باشه؟ رو موکت یا فرش افتاد؟

عزززیزم الان خوبه؟ نخوابونش چند ساعت

مقالات مرتبط

ختنه نوزاد پسر | عکس، مراقبت و انواع روش ختنه کردن نوزاد
ختنه نوزاد پسر | عکس، مراقبت و انواع روش ختنه کردن نوزاد
بهداشت فردی در محیط کار
ضرورت رعایت بهداشت فردی در محیط کار چیست؟
شیر دادن به نوزاد، آموزش روش صحیح شیر دادن به بچه
شیر دادن به نوزاد، آموزش روش صحیح شیر دادن به بچه
عوارض صدای سشوار برای نوازد
صدای سشوار برای نوازد | عوارض صدای سشوار برای نوزاد، آرامش...

سوال های مرتبط

مامان صدرا۵ساله.کسرا مامان صدرا۵ساله.کسرا ۵ ماهگی
پسر بزرگم سرما خورده
چ شربتی بگیرم زود خوب بشه
اون یکی نگیره🥺
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان اسرا مامان اسرا ۴ ماهگی
الهی بمیرم دیروز سوم خرداد و دقیقا همین ساعت بود ک بچمو بردم رو تخت اتاق عمل گذاشتم برای عمل فتق کشاله ران..و اما دو طرفش بود متاسفانه🥺خیلی بیقراری میکردم بچم از،ساعت ۴صب ک شیر داده بودم دیگه نمیشد شیرش بدم تا بعد عمل...گشنش بود همش دستاش ب دهنش جیگرم آتیش گرفته بود.رو تخت گذاشتمش و پرستار گف باهاش حرف بزن تا صداتو بشنوه چن ثانیه دیگه بچه بیهوش میشه دستاش تو دستم بود میبوسیدم ک دیدم بچم خییییلی ناز ب خواب عمیق رفت..دست پرستارو گرفتم و التماسش میکردم تورو خدااااا مراقب دخترم باشین..خیلی سخت بود اون لحظه ک ازش جدا شدم...خداروشکر عملش عالی پیش رفت و جیگره مامان بعد عمل اصلا گریه نکرد...خداروشکر میکنم ک تو این راه منو تنها نزاشت و با دخترنازم الان خونه خودمونیم....
مشاهده ۱۱ پاسخ دیگر
مامان طاها و یاسین مامان طاها و یاسین ۴ ماهگی
ولادت امام رضا مبارک
انگار همین دیروز بود 23اردیبهشت پارسال باخانواده شوهرم رفتیم مشهد🥺تاچشمم به حرم خورد بغض کردم و ازامام رضاخواستم واسه بار دوم مامان بشم، دوسال اقدام بودیم ولی حامله نمی‌شدم هیچ مشکلی هم نداشتیم ولی حامله نمی‌شدم 😔از 23 تا 27 اردیبهشت همش حرم بودم و التماس و دعا میکردیم
برگشتیم تهران، دقیقا 23 اردیبهشت هم موعدم بود واسه احتیاط نوار گذاشته بودم که اگه پریود شدم لباسم کثیف نشه، برگشتیم از مشهد دیدم پریود نشدم گفتم مثل همیشه عقب انداختم هفته دیگه میشم، 30 ام اردیبهشت رفتم داروخونه بی بی چک خریدم درکمال ناباوری دوخط افتاد، هیچی نگفتم یبار هم اردیبهشت مثبت کاذب شده بود، فرداش رفتم آزمایش دادم و مثبت بود🥺🥺و الان سه ماه و 23 روزه گل پسرم بغلمه 👶
الهی به حق این روزهای عزیز هرکی نینی میخواد خدا بهش بده 🥺🤲
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان امیرعلی جیگر مامان امیرعلی جیگر ۵ ماهگی
منو پسر بزرگم ویروس گرفتیم حالمون بده🤧😪😪😪حس میکنم یه ماه هم که مدام سرکار بودم بودم بدنم ضعیف شده اصلا نمیتونم بلند بشم حال غذا پختنم ندارم .واسه پسرم مرغ خالی گذاشتم آب‌پز شد کمی خالی خورد نمیدونم چی بپزم راحت باشه حداقل برای پسرم..من اینقد حالم بده اون بچه چطور تحمل میکنه ..براش آبمیوه اینا گرفتم🤧🤧
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان فندوق🩷 مامان فندوق🩷 ۶ ماهگی
بمونه به یادگار برا دخترم🫰🏻😍🌱
امروز صبح تمرین غلت زدن باهاش انجام دادم پاهاشو دستاشو گرفته بودم اون پهلو پهلومیکردم
بعد یک ساعت مامانم زد پشتم ب دخترم بو صداش دراومد برگشتم دیدم🥺🥺افتاده رو شکم نمیدونم دوباره میتونه یانه ولی خیلی ذوق کردممممم♥️🧿خدایا مرسی
1404/1/24
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان ماهان و آیهان مامان ماهان و آیهان ۷ ماهگی
مادرا توروخدا کمک بچه مو پسرم بغلش بود من اتاق بودم گذاشته رو مبل یه لحظه افتاد زمین اون لحظه خیلی گریه کرد اما الان داره بازی می‌کنه چکار کنم چیزی شد یعنی
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان عشق مامان❤️❤️❤️ مامان عشق مامان❤️❤️❤️ ۵ ماهگی
من اصلا بلاگرارو دنبال نمیکنم الان دیدم یکیشون فوت کرده کنجکاو شدم استوریشو دیدیم بچش فک کنم۲ سالش بود جیگزم کباب شد
از ته دلم گریه کردم

گریه کردم برای بچه ای که فقدان مادر داره حالا

قصدم فقط این بود بگم یکم بیشتر مواظب خودمون باشیم یچه ها ب ما خیلی احتیاج دارن🥺🥺🥺
اگر نباشیم خیلی آسیب میبنن
مشاهده ۷ پاسخ دیگر
مامان جوجه 🐣 مامان جوجه 🐣 ۴ ماهگی
وای که این چند روز چقدر بد بودن 😔😔
بعد عروسی که رفتیم دخترم لج کرد اول شیر نخورد🥲🤦🏻‍♀️
بعد از دیروز یهویی میمونه تو خواب جیغ میزنه و ساکت نمیشه 🥺🥺شیر نمیخوره
و الان بزوررر یه دکتر پیدا کردم بردمش 🫠و گوشش عفونت کرده بود
مریض شد اتصاب کردع بود خیلی روز بدی بود در کل در حدی بد ک با دخترم گریه میکردم 😔🥺
ایشالله الان بهتر بشه
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان جوجه مامان جوجه ۵ ماهگی
مامانا خیلی حالم بده میشه کمکم کنید؟
زن پسر خاله ی شوهرم خونمون بود.خیلی باهم رفیقیم.من سرویس بهداشتی بودم بچه تو کریر بود.گفتم یه لحظه میدیم بهم
بهو صدای گریه ی بچه اومد دویدم رفتم دیدم دستشه ولی بچه یه لحظه نفسش از گریه رفت
کفتم چیشده کفت هیچی یهو اینجوری کرد ولی حس میکنم سر بچرو زد به دسته ی کریر
چون خودم چیزی ندیدم نتونستم بهش چیزی بگم
اشتباه از خودم بود ازش همچین درخواستی کردم اخه هیچوقت مشکلی پیش نیومده بود و خیلی بلد بود دیگه اجازه نمیدم ولی
ولی یه عذاب وجدان خیییییلی بد تو دلمه همش اون احظه گریه و بند اومدن نفسش میاد تو ذهنم دارم خفه میشم از ناراحتی نمیتونمم به شوهرم چیزی بگم بجز ناراحتی اون چه فایده داره الان
مشاهده ۸ پاسخ دیگر
مامان ابولفضل مامان ابولفضل ۵ ماهگی
سلام مامانا پسرم از ساعت های ۷شیر بهش میدم بالا میاره
شیر خودمو میخوره یه غلطی کردن بهش دو میمونه شیر خشک ببلاک دادم از اون به بعد اینجوری شده
تب نداره فقط بی‌حال و بی اشتهاس چیکارش کنم خوب بشه 🥺🥺
مامان کیان🥰 مامان کیان🥰 ۵ ماهگی
رفتم برای جیگر گوشم شیر درست کنم اومدم دیدم خوابش برده ،آخ دلم ریش شد برای مظلومیت نگاهش🥺🥺🥺🥺
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان گل پسر و حسین مامان گل پسر و حسین ۴ سالگی
پسر بزرگترم رو بردم ختنه کردم، خیلی گریه کرد 🥺
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان 🩵امیر مهدی🩵 مامان 🩵امیر مهدی🩵 ۵ ماهگی
امشب مردم ...
خیلی شب بدی بود
بدترین لحظه برام بود
مردم و زنده شدممم
زیر بچمو عوض کرده بودم بعد گذاشتم تو حال خودش بازی کنه میخندید صدا در میورد
منم سرم ت گوشی ،یهو دیدم پسرم داره خفه میشه
صدا در میاره کبود کبود شد دست و پا میزنه 😭😭😭😭
مادر بمیره برات بچه
وای خدا نمیدونم چجوری برداشتم رو شکم خوابوندمش از پشتش بهش زدم 😭😭😭
نفسش اومد شروع کرد ب گریه کردن😭😭
ت بغل شوهرم دوباره نفسش رفت
مرددددم😭😭😭😭
چرا اینجوری شده
فردا میخوام ببرم دکتر
بعد اون کلی گریه کرد
ولی الان حالش خوبه ماشالله میخنده بازی میکنه
ولی من مردم هنوزم تو ترس هستم 😭😭😭
مشاهده ۱۵ پاسخ دیگر
مامان پسرم مامان پسرم ۴ ماهگی
خانوما داشتم کار انجام میدادم اومدم یکدفعه دیدم این رو دست بچم بود بنظرتون مک زده؟چیه خیلی نگران شدم🥺
مامان لیان مامان لیان ۴ ماهگی
سلام خانما دیشب دخترم گذاشته بودم پذیرایی خودم یکم کار داشتم تو اتاق هر دقیقه نگاش میکردم امدم یه نگاه بهش بندازم دیدم غلت زده رو شکمش اوایل ۳ ماهگی غلت زدن یاد گرفت ولی الان باسنش داده بالا با پاهاش میخاد خودش بده جلو خودم چند باری پشت پاهاش یه چیزی میزاشتم خودش هُل میده جلو انقدر ترسیده بودم نزدیک بود خفه بشه😅😅
مشاهده ۶ پاسخ دیگر