یکی از دوستام تو بارداری اولش می‌گفت عاشق لبنیات بود تو بارداری دومشم عاشق گوشت بوده
من تو بارداری اولم چنان حالم بد بود که هوس هیچی نمی‌کردم دوس داشتم حداقل تو بارداری دوم هوس چیزی کنم ولی الانم انقد حالم یجوریه که از همه چی بدم میاد
حسرت به دل موندم هوس چیزی کنم و با لذت بخورمش

پس جای من بودی چی می گفتی
تو کل بارداریم نه هوس چیزی کردم نه ویار نه از چیزی بدم میومد نه حالت تهوعی مثلا باردار بودم😅😅

از آخر هفته پنجم بارداریم تااخر ماه پنجم بارداریم هرروز سرم زدم😁😁😐ده کیلو کم کردم شدم ۵۰کیلو و حتی آب رو هم بالا میاوردم برو خدارو شکر کن

من بارداری دومم عاشق آششش بودم
یعنی میمردم برای آش
هرکی میپخت برام کلییی دعاش میکردم و هروقت اش نبود از بیرون میخریدم
چ لذتی بووود
تو دوتا بارداریمم حدود ی هفته عاشق رب گوجه خونگی میشدم
بوش ک میومد دیوونه میشدم...
از این فهمیدیم ک دومیمم پسره😅😅
تا گفتم رب میخام‌مامانم گف بروبرو ک دومی هم پسره...🫠😅

منم چنان ویار داشتم که اگر هوس چیزیم میکردم میترسیدم بخورم من قبل حاملگی شوهرم میگفت حامله بشی پدرمو در میاری ازبسکه اینو میخوای اونو میخوای تو حاملگی میگفت حداقل یه چیزی بگو دلم میخواد بفهمم حامله ای 🫡🫡🤣🤣🤣🤣

دقیقا مثل من هوس هیچی ندارم
فقط دل دردم و خسته