۱۱ پاسخ

بخدامنم ازبی اشتهایی بچم وگریه های شبانه ازگرسنگی زیاددارم ازپادرمیام راسیپ چندروزی دادم عجیب دیوانه شدکارش ازعصبی هم گذشته بودگذاشتمش کنارمنم لب به هییییییچی نمیزنه بخداتانبینی باورنمیکنید چی میگم😭😭😭😭

عزیزم من کرمانشاهم و پسرم ۳/۴تا بیشتر غذا نمیخوره اونم ب زور شربت اشتها ،میوه،شیرینی،لبنیات،هیچی نمیخوره
دکترای بی سوادم میبری فقط شربت اشتها میدن شما کسیو نمیشناسی خوب باشه؟

بنظرم وزنش کم باشه بهتره تاعصبی باشه. من ب دختربزرگم قبلنادادم ولی بعدش عوارضشو دیدم دخترم عجیب عصبی شد وهنوزم اونجوریه 😥

راسیپ شنیدم مضرره

دو سه روز بهش بده. معمولا میگن بچه عصبی میشه. اگر نشد و عوارضی ندیدی ادامه بده. اگرم دیدی تاثیری رو اشتهاش نداره که قطعش کن

عزیزم راسیپ نده
هر روز بهش سیب زمینی اب پز و قلم گاو بده (سیب زمینی رو نگینی کن با قلم گاو وآب بزار بپزه وقتی پخت با گوشتکوب پورش کن )خیلی خوبه
پودر ریسورس جونیور یا انترامیل ندادی؟

هیچچچچ تغییری نکرده وزنش؟ مهدا وزن کردم 200 گرم بالاخره زیاد شد 😵‍💫

من از همون اوایل برا اشتهاش نئوزینک دادم و خیلی تاثیر گذار بود واقعا

من ی چند روز دادم بی نهایت بچم عصبی شد انداختم دور

بعضی ها میسازه انشالله ک بهش بسازه والا منم دلم میخواد بدم یکم جون بگیره خاب نداره ضعیف خیلی میترسم

من خیلی وقته میدم جانم به اونه وگرنه دخترم لب شیرم نمیزنه

سوال های مرتبط

مامان توت فرنگی🥰😘 مامان توت فرنگی🥰😘 ۴ سالگی
سلام مامانا. روزتون بخیر . امروز رفتم مهدکودک دنبال دخترم . بعد دخترم ی دوستی داره دقیقا نمیدونم چندسالشه ولی ظاهری از دختر من بزرگتر دیده میشه . خلاصه دختر من اول اومد بیرون بعد این دوستش اومد پیش مامانش ب من گفت خاله دخترت ب بدنم دست میزنه . منم مات و مبهوت موندم . چون این چیزا برای من فوق العاده خط قرمزه یعنی هزار برابر بیشتر از خط قرمز ، طوریکه از وقتی دخترم کلمه یاد گرفت بهش یاد دادم و همش تکرار کردم ک نباید کسی ب بدنش دست بزنه و ب بدن کسی هم نباید دست زد . کل ممنوعه ها رو هر روز برا دخترم با قصه بازی و شعر تکرار میکنم . حتی چن بار خواهرزادم پیرهنشو بالا زد دخترم زود بهش گفت بدن هر کس ماله خودشه و کسی اجازه نداره ببینه فقط مامان اجازه داره .
خلاصه اینو ک دوستش گفت واقعا اعصابم خرد شد و اومدم از دخترم پرسیدم دخترمم گفت سلین گفته ب بدنم دست بزن حتی پرسیدم گفتم کجا و نقطه خصوصیشو نشون داد. گفتم تو چیکار کردی گفت من گفتم کسی اجازه نداره ب بدن کسی دس بزنه و ب خانوم معلم گفتم و خانوم معلم دعواش کرده . یعنی مغزم از اون موقع داره منفجر میشه چون کاریکه مطمئنم دخترم انجام نداده رو با پر رویی میاد میگه انجام داده . و اینکه ماه قبلم دخترم میگفت سلین گفته بیا باهم قرار بزاریم بریم خونمون . منم ب حساب بازی گذاشتم و پیگیری نکردم ولی با موضوع امروز واقعا عصبی شدم . ب نظرتون چ واکنشی نشون بدم ؟ میخوام فردا برم با معلمشون صحبت کنم . اخه ی مربی هست تو کلاس و دوتا کمک مربی ، موندم اینا اونجا چیکار میکنن .
مامان حلما مامان حلما ۴ سالگی
پارت ۲۴
فرزین گذاشت رفت بیرون....
من موندم و انیس.....
نغمه توروخدا گریه نکن ببین بخدا درستش میکنم.....
مطمین باش می‌گیرند...
مگه دست خودشه....
خودم از خودم خجالت میکشیدم.....
انیس میشه بریم دکتر.....
مامانم زنگ زد....
انیس ج داد...
سلام خاله خوبین...
مرسی ماهم خوبیم....
هاله نغمه حمامخ از اونجام میاد بریم بازار....
انشاالله فردا برمیگردیم..‌.‌
چشم اومد میگم زنگت بزنه.....
دلم ب حال مامانمم می‌سوخت......
خدا سر هیچ بنده ای نیاره‌.....
با انیس رفتیم پیش یه متخصص زنان.....
گفتم نامزدم باهام رابطه داشت اما خیلی خونریزی دارم......
تا لخت شدن و نگاهم کرد...
خانم اون شخص آدم بود یا حیوون.....
تو نیاز به. بخیه داری.....
چطور با زن خودش این کارو کرده.....
چند سالته....
۱۶
یه سری تکون داد و گفت باید نامزدش بیاد تا من بهش بخیه بزنم.....
خونزیزیش شدیده....
از پا درمیارتش.....
انیس رفت اونطرفو و زنگزد ب فرزین....
نیم ساعت بعد اومد.....

حالم ازش بهم میخورد.....
آقا این زمان درست ولی این دیگه چه وضعشه.....
خانومت نیاز ب بخیه داره کلی خون از دست داده....
فرزین رو ب من....
نغمه حالت خوبه....
بغضم شکست و زدم زیر گریه.....
دکتر تو مطب ب من بخیه زد و ب فرزین تاکید کرد دو الی سه هفته طرفش نرو.....
تو دلم گفتم اون کار خودشو کرد دیگه منو نیاز ندارد......