شوهرم از دیشب که رفتن تهران باباشو بستری کردن هنور نیومده امشبم نمیاد مادرشوهرمم باهاش رفته دیشب خونه مادرشوهرم پیش خواهر شوهرم و برادرشوهرم بودم امروز اومدم خونه خودم عصر همسرم زنگ زد که برو اونجا که خاهرام داداشام تنها نباشن منم نرفتم حالاا برادرشوهرم کوچیکه زنگ زده که نمیای داداش بزرگم بیاد دنبالت شب تنهایی اونجا منم گفتم نه از روزی اومدیم این خونه تاحالا شب تنها نبودم حالا هی امشب همه همم اصرار دارن که برم تنها نباشم راحت نیستم اونجا نمیدونم چه کنم نظر میدین

به نظرم بری بهتره

بنظرم برو پیششون.هم حوصلت سرنمیره، هم اونا تنها نیستن ،چون خونه بدون پدر و مادر خیلی سخته.
برو حداقل با بچت سرگرم میشن

مگه چند سالشونه؟
الان شرایط سختی و دارن اینجور مواقع یکم مراعات کن اینجوری پیش شوهرتم عزیز میشی

حرف شوهرتو گوش کن برو

اگه میتونی یه امشبو برو دیگه نرو. کوچیک که نیستن. خواهراشونم که بزرگن تو چرا بری.

بری بهتره عزیزم

اگه میتونی برو گناه دارن شرایط خوبی ندارن

بنظرم برو

بنظرم برو هم به خاطر خودت هم اونا فردا مادرشوهرت نگه بچه های منو تنها گذاشت

بری بهتره ب نظرم همیشه ک این جوری نمیشه

بنظرم برو چون الان اوناناراحتن پدرشون توشرایطی خوبی نیست شوهرت ومادرش هم توبیمارستانن پس توهم تااونامیان برو کنارشون بشین

بزرگن ماشاءالله
اگه اذیتی نرو