۶ پاسخ

وای ک چه قد منی دلم داره میترکه

همه ی اینایی که گفتی رو میشه تحمل کرد جز بی محبتی شوهر

عزیزم به این فکر کن شرایط ممکنه سخت تر هم بشه.پست سعی کن به خودت مسلط باشی.منم شرایط شمارو دارم با این تفاوت یه پسر یک سال نیمه و یه دختر دو ماهه دارم.شوهرمم افتاده از بلندی دستش خورد شده ۴روزه از بیمارستان مرخص شده.هر دوتا بچه ام سرماخوردن.اسباب کشی دارم.باید خونه مادر شوهرم زندگی کنم.
پس سعی کن آروم باشی😂🥴🤦

دقیقا مثل منی😭... خیلی سخته درکت میکنم ولی چاره ای نیست به خاطر بچت قوی باشه جز مادر کی به فکر بچه اس صبور باش عزیزم

عزیزم بخاطر کار بچه رو دعوا نکن وقت واسع کار همیشه هس منم امروز روز تقریبا خسته کننده ای داشتم ولی سر مسائل دیگه واقعا حقداری

منم همینجورم تازه من با مادرشوهرم تو یه ساختمونیم کلا عصبیم ولی خب باید ساخت

سوال های مرتبط

مامان ریحانه ♥️ مامان ریحانه ♥️ ۲ سالگی
من حس میکنم بچه م کارایی ک انجام میده غیر طبیعیه و بقیه بچه ها انجام نمیدن
خیلی بخاطر این موضوع عصبی میشم
مثلا از چند ماه پیش دراز میکشید و پای چپش رو می‌آورد داخل شکمش و ی جوری میشد به چند تا دکتر نشون دادم گفت سرش رو گرم کن یادش بره بعدش کمتر شد موقعی ک لج میکرد اینکارو میکرد ولی از وقتی از شیر گرفتمش کلا مثلاً کارتون نگاه می‌کنه همه ش در این حالته قبلا چند ثانیه بود الان ی مدت طولانی این مدلیه، فراموش ک نکرده بدتر شده
یا داخل ماشین دور از جون عین دیوونه ها میشه خودشو میکوبه به همه جا امروز رفتیم تفریح ی ساعت راه بود دهن منو سرویس کرد از بس توی ماشین رفت و برگشت گریه کرد
میگم نکنه گوش درد داره یا حالت تهوع میگیره
واقعا نمی‌دونم چرا این مدلیه همه بچه ها ماشین دوست دارن
شانس منه این باید اینجوری باشه
دیشب هم خونه عموم بودم دختر عموهام اصرار ک شب بمون
دخترمو خوابوندم تا میرفتم توی جمعشون گریه میکرد بیدار می‌شد تا چهار صبح روی پام بود
ساعت هشت هم از تفریح برگشتیم انقدر گریه کرد خوابش میومد
گفتم بخوابونمش شب نمیخوابه
ساعت نه و نیم دیدم خیلی بی‌قراره و خود زنی می‌کنه هم واستم بخوابونمش فقط از هم روی داد میخوابه هی خودشو سفت می‌کنه کمر میزنه لگد میزنه
واقعا دارم دیوونه میشم از دستش
خب وقتی خوابش میاد چرا باید کشتی بگیره
انقدر دیگه اعصاب برام نمونده
همسرم هم هی نظر میده و دخالت می‌کنه
دیگه امشب بهش تند شدم
الان باهم قهر کرده
واقعا دیگه تحمل ندارم
همین ی بچه کاری کرده نه دیگه خبری از حرف های عاشقانه هست نه اون زندگی رمانتیک اوایل ازدواج همه ش جر و بحث سر بچه
منم کم طاقت شدم تا چیزی میگه نمیتونم قانعش کنم میپرم بهش
واقعا این کارای بچه من طبیعیه؟؟؟