۶ پاسخ

من که موفق نشدم دخترموازشیربگیرم
دیروز بهش شیرندادم دیشبم همینطور ولی صبح بهش شیردادم خیلی گریه میکردنمیدونم چه طوربگیرمش🙃

نده گلم اینطوری بچه اذیت میشه

ن نده بهش بیدار شد آب بده بخوره بخوابه.دختر منم همینجوری گرفتم چسب زدم.شب خواست نور انداختم گفتم اوف شده نگلهش کرد آب خورد خوابید

پسر من ک همکاری نکرد یهووی قطع کردم
بچم خ اذیت شد تا عادت کنه
الانم بعد ده ردز بازم بهانه اش میگیرا گاعی

اگه تدریجی گرفتی بده .اگه یهویی گرفتی نه دبگه

شاید باورش سخت باشه بچه من ۳روزه هرچی شیرمیدم نمیخوره ن سینه ن شیرخشک نمدونم چرا🤣۲۳ماهشه

سوال های مرتبط

مامان سورنا مامان سورنا ۲ سالگی
سلام دوستان
میخوام از تجربه خودم برای از شیر گرفتن بهتون بگم که خب پیش نیازش اول اینه که حال روحی خودتون خوب و بالا نگه دارید
من اول سعی کردم پسرمو از اتاق خودمن ببرم تو اتاق خودش بخوابه آذر ماه سال پیش اینکار و مرذم زمانی که ۱۹ ماهه بود چند شب اول من پیشش خوابیدم از شبای بعد خوابش که میبرد میرفتم اتاق خودمون و هر وقت بیدار میشد میرفتم شیر میدادم و بر میگشتم
از اول اسفند ماه گذشته وعده های بعد از صبحانه تا زمان خواب ظهرشو قطع کردم و برای خواب ظهر شیر میخورد و اگه عصر هم شیر میخواست میدادم دو هفته که گذشت وعده های عصر تا خواب شب رو هم قطع کردم
و برای خواب ظهر و خواب شب و حین خواب شب شیر میدادم
تا اینکه از خواب شب ۳۱ ام فروردین بهش گفتم ممه رفته و دیگه اخ شده با ماژیک سیاه سر سینه هامو سیاه مردم و وقتی دید گفت اوف و اه اه و رفت رو تشکش دراز کشید من و پدرش کنارش دراز کشیدیم و هیچ حرف و حرکتی نکردیم وانمود کردیم خوابیدیم اونم یواش یواش بعد از بک ساعت خوابید بدون هیچ کمکی و شد شب اول
ساعتای پنج صبح بیدار شد و شیر میخواست کلی گریه کرد ولی تا سینمو دید گفت اوف و اه اه و دیگه نخواست و ازم پنکیک خواست درست کردم خورد و رفت بازی تا حدودای ساعت ده صبح تو بغلم خوابید تا دو ساعت بعدشم بیدار شد بازی مرد تا حدودای ساعت ۷ عصر تو ماشین بودیم خوابید تا ساعت ۹ شب که بیدار شد پلو خورد و خوابید تا صبح فقط یکبار بیدار شد برای شیر که بهش آب دادم و خوابید از فرداشم هر وقت شیر خواست نشونش دادم گفتم اه شده دیگه رفت پی مارش امروز سه روزه قطع شیر انجام شده
و کثمن فقط روز اول درد سینه داشتم که با مسکن اوکی شد
خواستم تجربمو بهتون انتقال بدم تا شما هم مثل من راحت این مرحله رو رد کنید
مامان رایانی🥹😍 مامان رایانی🥹😍 ۲ سالگی
سلام دوستان گلم 🩵 اول از همه بگم احتمالا یکم طولانی باشه وراجی میخوام بکنم🫣
اومدم تجربه از شیر گرفتن رایان براتون بگم
برم بالا منبر براتون سخنرانی
جمعه غروب ساعت ۵بود همسرم‌گفت مریم دیگه دست بکارشو رایان‌و ازشیر بگیر تا یکمم لاغر شد بهونه گیر شد تا برا تولدش سرحال شه مثلا اگه لاغرشد به خودش بیاد
منم از دهنم دررفت گفتم اقا بیا الان رب گوجه بزنیم ببینم واکنشش چیه
من رب زدم رایان گفت ممه من سینمو نشونش دادم گفتم مامان جان ممه دیگه عین شده بد شده رایان حالش بهم خورد فرار کرد
دیگه هردفعه میگفت ممه نشونش میدادم میگفت عَین
خلاصه شب بردیم پارک خوب بازی کرد
شبم با ماشین داداشم بردیم خوابوندمش
شب نصفه شد بیدارشد گریه کرد تابش دادم خوابید ساعت ۸بیدارشد دوباره نق زد تابش دادم خوابید
اقا شانس بد من رایان اسهال شد
ظهر گذاشتم تاب ریلکسی خوابید(اینم بگم رایان اصلا روزا بهونه شیر نمیگیره فقط نصف شبا)
بقیارو پایین میزارم عکسارام لایک‌کنید