مامانا خیلی ناراحتم اهورا خیلی اذیتم میکنه ن میزاره لباسشو عوض کنم نه میزاره پوشکش کنم ن بشورم لجباز و غرغرو صب تا شب غر میزنخ ک دیگ سر درد میشم شبا از ده شب همه جارو تاریک میکنم بازم نمیخابه هیچیش سرجاش نیس خیلی خستم کم آوردم و بعد سرش داد میزنم و خودم ناراحت میشم پشیمون میشم گریه میکنم🥲 از طرفی هم شوهرم مقصره اوایل اینجور نبودم قرص جلوگیری میخورم رو اعصابم تاثیر گذاشته چون خودش رعایت نمیکنت

دقیقا منی منم بخاطر ای رفناراش ک داد میزدم مادرشوهرم برگگشت گفت تو دیونه ایی دیونه بودی انداختنت ب پسرم ولی نگفت تواین یه سال دست تنها چقد عذاب کشیدی بی تجربه ایی کمکت کنم استراحت کن حالت بهترشع فقط نیش و کنایه بلدن. اروین کلا روز خاب نداره برم دستشویی باید باخودم ببرمش نبرمش گریه بیرون ک اصلا نمیتونم تنهایی برم توخونه بلندشم سروپا باز گریه درازبکشم روسینمه بشینم داره سینه میخوره یعنی بعضی وقتا میگم غلط کردم

پسر منم همینجوریهد
۲ نصفه شب به زور میخوابه

عزیزم تو تنها اینجوری نیستی بچه ماهم ن خواب ن غذا درست میخورن مدامم در حال غر زدن هست باید مدام پشت سرش در حال دویدن باشم نره سمت گاز تلویزیون ک‌چیزی نزنه تو تلویزیون وقتی باشم میاد خونه دیگه بدتر میخواد بره بغل اون اونم نمیگیرش بچه همش در حال گریه و نق زدن دیونه میشم دیگه نزدیک پریودی هم ک خودم کلا اعصاب ندارم آرتینم دوبرابر رو اعصاب می‌ره مجبوریم کنار بیایم باشون

شوهرتو از وسط نصف کن😂یا ب اهورا بگو مثل ظهر چیزشو لح کنه😂