۱۵ پاسخ

ای خواهر ای پفیلا ها آدمه بزرگو به کشتن میبره چه برسه به بچه .همسرم هر موقع بخوره تو گلوش میمونه

آخی عزیزم دختر منم پفیلا دوست داره منم میدم بهش🤦 واقعا خطرناکه ولی بوشار خوبه از اونا بده

من پفیلا بدون پوست بهش میدم سریع تو دهنش آب میشه

تصویر

عزیزم بخاطرهمین میگن به بچه های این سنی پفیلا و پاستیل ندید چون احتمال خفگی زیاد هست،خداروشکر بخیر گذشت

اگه از بیرون میخری ی سری هستن اون قسمت سفتش و اصلا نداره از اونا بگیر خداروشکر بخیر گذشت

براپسرمن فندق درسته گیرکرده بودنه بالامیومدنه پایین سرثانیه نکشیداول صورتش بعدلبش کبودوسیاه شد.اول هول کردم بعدازپشتش زدم دیدم نه سیاهترشد.میخاستم زنگ بزنم اورژانس ازترسم.بعدگوشاشومحکم کشیدم بالابردمش بعدرفت پایین آب دادم رفع شدیعنی فقط خداروصدامیزدما

پفیلا تا ۵ سال خطر خفگی داره اصلا دیگ نده بهش خدا بهت رحم کرده خداروشکر ک بخیر گذشت

میخوای پفیلا بدی پفیلا بوشار بهش بده که نرمه وبدون هسته
جلدش صورتیه

منم یبار دادم بچم اسهال واستفراغ گرف یبار دیگم دادم باز مریض شد دیگه ندادم

تورو خدا پوفیلا ندین خیلی خطرناکه . حالا به خیر گذشت خودتو ناراحت نکن

من میدم ولی خودم درست میکنم نگاه میکنم اونایی که جای سفت ندارن بدم

پفیلا خطر خفگی بالایی داره دیگ تا 4سالش نشده نده

آخ پفیلا خیلی خطرناکه دور از جون باعث تول هم هست ممکنه بدون علامت بره پشت لوزه بچه تب کنه . خواستی هم یک وقت بدی قسمت سفتش رو جدا کن

اشتباه تایپی(نمیتونست آب بخوره💔

من اون جای محکمشو که تقزیبا وسط و پوست مانند میکنم ریز میکنم میدم درسته نمیدم خطرناکه خداروشکر بهتره

سوال های مرتبط

مامان حلما نمک مامان حلما نمک ۲ سالگی
دیشب حلما داشت با ماشین پسرم بازی می‌کرد یهو پسرم اومد از دستش گرفت ماشینو حلما رفت تو حالت گریه بغض کرد که گریه کنه نگو بچه نفسش نمیاد بالا من تا متوجه شدم بلند شدم بگیرمش رفت سمت مبلی که باباش نشسته بود سیاه شد خورد به مبل افتاد زمین باباش بغل گرفت بچه کلا دست و پا و گردنش اینا شل شد شد سیاه سیاه نمیتونست نفس بکشه هرچی باباش میزد پشتش اصلا جواب نمیداد هرچی هم میومدم از دستش بگیرم نمیداد به من تو خونه بال بال میزدیم یه لحظه باسنش گرفتم محکم فشار دادم خودش هم انگار ترسیده بود یکم نفسش اومد ولی باز نفس نمیتونست بکشه باباش بردش کنار شیر آب هی آب پاچید رو صورتش من فقط خودمو میزدم جیغ از ته دلم میکشیدم خدارو صدا میزدم باباش گفت مثل اینکه یکم داره نفس میکشه سریع گرفتم بغل دوویدم لب پنجره آنقدر شوک بود بچه حتی بعدش گریه نکرد فقط آروم شروع کرد نفس کشیدن رنگش برگشت و منو نگاه می‌کرد تو اون حال هی منو بوس می‌کرد خدا دیشب دوباره حلمارو به من بخشید اینو نوشتم بگم توروخدا بیشتر بچه هاتون رو دوست داشته باشید قدرشون بدونید شکر کنید بابت بودنشون کمتر عصبی بشید من خودم خیلی زود عصبانی میشم اما کنترل میکنم ولی از دیشب یادم نمیره اون صحنه که بچه داشت میرفت منو باباش نمیتونستیم کاری کنیم برای ما هم دعا کنید .انشاالله رحمت خدا شامل حال همه بشه از جمله ما