احساس میکنم لاغر شدم اینجوری باهم رفتار میکنه البته اینم بگم پسرم خیلی خیلی وابسته منه یعنی بزرگتر بشه اینجوری هست 🥺همش دعا میکنه شوهرم دوسال شد بگیرم ازت

ببین من بعد ازدواج یکمی چاق شدم، ینی قبلش فوق العاده بود هیکلم ولی بعدش خب یکمی بهم ریخت، یا کلا ژنتیکم پشمالوم باید مرتب شیو کنم ک خب خیلی وقتا حالشو ندارم نمیکنم ولی هیچوقت نمیگم اینارو تا توجه شوهرم جلب بشه، لباس خوابای خوشگلم بگیرم شوهرم میگه تو گونی بپوش فرقی برا من نداره
و اینم بگم تاثیر رفتار خیییییلی بیشتر از قیافه و هیکله
باهاش مهربون باش، بغل کردن و بوس قبل و بعد بیرون رفتنو داشته باش، سرکاره پیامای عاشقانه بفرس(زیاد نه ها متعادل) احترامشو حفظ کن، خیلی وقتا ی چشم بگو و بعدم کار خودتو بکن
گاهی بچه رو بزار خونه مادربزرگا ی س ک س خوب داشته باشید، هیجان بده تو حموم، تو ماشین و اینجور جاها. مردا خیلی مغرور و غدن ولی مث بچه هان زود خر میشن
ی مدت تلاشتو بکن درست میشه ایشالا، اینجا زورتو بزنی بهتر از اینکه ی عمر چشم و دلت دنبال بچت باشه

ببین خودت وقتی از خودت راضی نیستی. خودت از خودت بد میگی همش میگی لاغرم از شوهرت چ توقعی داری؟ وقتی خودت خودت رو وش هیکل نمیبینی. اینو تو دهن همه میندازی. خواه یا نا خواه بهت میگن. پس اول فک خودت رو درست کن. اول از خودت شروع کن عزیزم

تو وقتی خودت خودتو کم میبینی چجوری انتظار داری اون بالا ببینتت؟ ب خودت برس هم روحی هم ظاهری بخاطر شوهرتم نه بخاطر همون بچه، بزار مامان شادی باشی
و اینکه اگه خدایی نکرده قضیه جدی شد و واقعا راه دیگه ای نبود خودتو مشتاق بچه نشون ندع، تا خودش بیاره بده بهت، بچه ی کوچیک مادر میخواد، دوشب ک پیشش تا صبح گریه کنه میاره میده بهت
ولی تلاشتو بکن ک زندگیتو حفظ کنی، همیشه هم بعدی بهتر از قبلی نیس

عزیزم کم‌‌ انرژی منفی به خودت جذب کن خودتو دوست داشته باش هیکلت ظاهرت همه چیت رو دوست داشته باش که بقیه هم دوست داشته باشن

بعد عزیزم شما میگی همه بهت میگن لاغر شدی مگه خییییییییلی لاغر شدی ؟؟
به پسرت هم بیشتر غذا بده تا سینه

ازمن پسر بزرگم هفت ساله ش وابستست

چه قدر ترس این موضوع داری اگه می‌دونستی میخواد بچه رو ازت بگیره چرا اصلا بچه آوردی اصلا بچه هم آوردی از اول شیر خشک می‌دادی اگه شوهرت انقدر رو اندامت حساسه خودت باید شوهرت مبشناختی که آدمی هست رو اندام زنش حساس باشه یا نه
مثلا شوهر خودم از شیر دادن من به بچه متنفر شد یهو
می‌گفت سینت شل شده دیگه نده چهار ماه دادم بعدش دخترم سینم ول کرد

مگه شهر حرت