۷ پاسخ

چقدر داشتن کسی که قدرتو بدونه قشنگه❤️🥰
خدا واسه هم حفظتون کنه🫀

واقعا حمایت همسر قوت قلب میشه واسه آدم منم هر بار که گلایه میکنم از دردام مدام باصبوری تاکید میکنه سخت ترین عمل رو برای بار دوم گذروندی به خودت سخت نگیراسترس رو دور کن تو قوی هستی فقط این کوچولو بدقلقه

چقد قشنگ...
چیزی ک همه ی خانوما بعداز زایمان بهش نیاز دارن
شنیدن همچین جملاتی از شریک زندگیشون❤
خدا واسه هم نگهتون داره❤

خرداد ماهی عزیزم؟

عزیزم شوهرمنم بعضی وقتا قدردانی میکنه ازم همیشه میگه تو کارت سخته شبابیدارمیشی
بعضی وقتاهم خونه بهم میریره عصبی میشه مای بی بی رو میندارم زمین حرصش درمیاد😅😅

چه شوهر خوبی قدرشو بدون مال من هزارتا کار کردم باز طلبکاره چیکار کردی مادر خوبی نیستی فلان خدا لعنتش کنه

حالا منی ک دل نداشتم طبیعی بیارم.طبیعی اوردم با وجود دوتا بند ناف دور گردن پسرم افتادم خونریزی...فک کن من دیگ چقد قوی بودم تا اینجا خودمو رسوندم😂😂😂

سوال های مرتبط

مامان آریا مامان آریا ۱۱ ماهگی
دردودل...
از وقتی ازدواج کردم همیشه تو رویاهام وقتی زمانی رو تصور میکردم که بچه دار شدم یه دختر میومد تو نظرم ،همیشه تو رویاهام دختر میخواستم ، همیشه از خدا دختر میخواستم چون خواهر نداشتم و با مامانمم خیلی صمیمی نیستم ، همیشه دلم دختر میخواست تا بتونم براش مثل یه دوست هرکاری که برا خودم ارزو بوده رو بکنم...


قبل بارداری ۳ماه رژیم دختردار شدن گرفتم ، تو سونوی آن تی بهم گفت احتمالا دختره چقدر خوشحال شدم ، چقدر دنبال اسم دخترونه بودم ، چقدر تو اینستا لباسای دخترونه رو دیدم و ذوق کردم
تا اینکه سونوی ۱۸ هفته رفتم گفت زیاد مشخص نیست اما احتمالا پسره ، حتی یه درصدم فکر نکردم داره درست میگه و مطمئن بودم اشتباه کرده دوباره یجا بهتر نوبت سونو گرفتم میخواستم بشنوم که دختره تا اینکه اونم گفت پسره
چقدر ناراحت شدم انگار تموم ارزوهام خراب شدن اما برو خودم نیاوردم نخواستم بچم بفهمه من ناراحتم و چقدر شوهرم باهام حرف زد که پسر خیلی خوبه....


اما الان خیلی خوشحالم که بچم پسره و خداروشکر که پسره
تو جامعه ما حق با پسره حتی اگه حق با پسر نباشه ، همیشه زن مظلوم و ضعیفه حتی اگه رو پا خودش وایسه ،حتی اگه یه زن قوی باشه بازم تو جامعه ما ضعیفه ، حتی تو اکثر خانواده هام زن ضعیفه و قدرتی نداره حتی اگه اون خانواده مخالف نابربری حق زن و مرد باشن بازم مرد قویتر میشه

خدایا کمکم کن پسرم رو طوری تربیت کنم که اگه روزی ازدواج کرد تو خونه اش هیچوقت حتی برای یبارم که شده مردسالاری نباشه ، درکنار زنش با حق برابر زندگی کنه و هیچوقت زنش برا یه لحضه هم نگه کاش ازدواج نمیکردم ، کاش شوهرم منو درک میکرد ، کاش زورم به شوهرم میرسید و هزارتا کاش دیگه...
مامان آیهان و ویهان مامان آیهان و ویهان ۸ ماهگی
پارت دوم

منو تو هفته ۲۹ ساعت ۹ شب اورژانسی زایمان سزارین کردن در حالتی که بهم گفتن یه قلت ۸۰۰ گرمه یه قلت ۱۸۰۰ تو اهرین سونویی که انجام دادن بخاطر کرونایی که تو بارداریم گرفته بودم وضعیت ریه ام افتضاح بود دکتر بیهوشی باهام صحبت کرد گفت نمیتونیم بیهوشت کنیم باید سری از کمر بگیری اینم بگم کنه من بخاطر اینکه احتمال زایمان زودرس داشتم دوبار هم امپول ریه زدم یکبار ۲۷ هفته یکبار تایمی که بیمارستان بستری بودم خلاصه که من تو ۲۹ هفته زایمان کردم با کلی استرس و حال بد اول قل ریزترم و دراوردن بعد قل درشت تر من صدا گریه شون شنیدم و بهم نشونشون ندادن گفتن خطرناکه بلافاصله باید بره تو دستگاه چون استرس داشتم فشارم داشت میرفت بالا دارو خواب اور زدن تو سرمم و خوابیدم بعد که بیدار شدم تو ریکاوری بودم فهمیدم که ان ای سیو بیمارستانی که زایمان کردم پر بوده بچه هامو انتقال دادن با امیولانس یه بیمارستان دیگه و حالا من مادری بودم که بچه هامو بدنیا اورده بودم ولی بچه ای کنارم نبود تمام اتاق های دور برم صدای بچه هاشون میومد و من هر بار قلبم هزار تیکه میشد واسه تکه هایی از وجودم که من حتی ندیدمشون و بردن جای دیگه …….
وحشتناک درد داشتم گفتم برام پمپ درد بزارن گفتن نمیشه باید تو اتاق عمل میگفتی دائم شیاف برام میزاشتن تادردم کمتر بشه
مامان آیهان و ویهان مامان آیهان و ویهان ۸ ماهگی
من اومدم بعد از هفت ماه زایمان پرچالشمو تعریف کنم
زایمان تو ۲۹ هفته

من دوقلو باردار بودم و از اینکه از اول بارداری چقدر چالش داشتم بگذریم من تو ۲۸ هفته یه پام به شدت ورم کرد یه هفته قبلشم ازمایش داده بودم گفته بودن دفع پروتئین داری ولی کمه و دکتر بی مسئولیتمم اصلا به من هیچی نگفت که چقدر میتونه خطرناک باشه من یکی از بچه هام iugr بود برا همین هردوهفته میرفتم سونو داپلر هیچ مشکلی هم تو شریان ها نبود به اون نی نی م وزنش خیلی کم بود و وزن نمیگرفت کلی استرس داشتم استراحت مطلق و حال بد دکترم بهم گفت من نمیتونم تو رو دیگه قبول کنم چون احتمالا بخاطر اون قلت زایمان زودرس میکنی باید بری یه بیمارستانی که ان ای سیو و پریناتولوژی فعال داشته باشه بگذریم از اینکه من چقدر استرس گرفتم برا اینکه بتونم دکتر پیدا کنم خلاصه یه پای من باد کرد من چنتا بیمارستان رفتم و من و قبول نکردن گفتن فقط دوتا بیمارستان میتونی بری شرایطط حاده اون دوتا بیمارستان قبولت میکنن منم دکتر پریناتولوژی که هر دوهفته پیشش سونو داپلر انجام میدادم تو یکی از این بیمارستانا بود رفتم اونجا خلاصه بستریم کردن اخر ۲۸ هفته بودم چهارشنبه سوری بود من بیمارستان بستری بودم هرروز ازم ازمایش میگرفتن ۴ روز نگهم داشتن دفع پروتئین بقدری رفت بالا که گفتن الان دوتا کلیه ها مادر از کار میوفته و دور از جون بچه هاشم از بین میره
مامان امیر مامان امیر ۶ ماهگی