داستان زندگیم
پارت ۴
دیگ خیلی باهم جور شده بودیم میرفتیم بیرون میومدیم خونه من به بهونه اینکه میرم خونه دویت صمیمیم اجازه بیرون از خانوادمو‌میگرفتم اونام خیلی بهم اعتماد داشتن و‌میزاشتن من برم بیرون ...
منم ک همرو‌میپیچوندم تا با محمد برم بیرون .
محمد خونشون سه طبقه بود مامانش اینا طبقه پایین بودم خودشم طبقه‌وسط بود .یه‌روز محمد بهم زنگ‌میزنه گوشیو‌میزاره رو اسپیکر باهام حرف میزنه بابای محمد داشته میرفته بیرون ک‌میبینه از طبقه بالا صدای دختر میاد یعنی صدای من 😂🤦خلاصه فال گوش‌ وایمیسه و حرفامونا میفهمه ک عاشقونه حرف میزنیم ..این قضیرو‌میره به مامان محمدم میگه که محمد با یه دختر حرف میزد باباش به مامانش میگه ک انگاری یه خبراییه اخه محمدم از اون دسته پسرا بود ک هیچکسسس فکرشو‌نمیکرد با دختر اوکی بشه خیلی حسابی و خجالتی بود خانوادش خیلی تعجب میکنن و‌میگن محاله ک بچمون با دختر اوکی بشه صبر میکنن تااینکه پیگیر محمد میشن میبینن تا نصف شب انلاینه و مدام صدای حرف زدنش تا پایین میرفته و‌خلاصه باباش میاد پیش محمد و ازش سوال میکنه که ما فهمیدیم با دختر حرف میزنی و اون دختر کیه ....محمدم خیلی راحت تموم قضیه هارو میگه به باباش و‌خب منو‌میشناسن ک‌کی هستم چون پدربزرگ هامون باهم رفیق جینگ بودن و هستند ‌..خلاصه ک بابای محمد نگو از قبل منو نشون کرده بوده واسه محمد و وقتی میفهمه ک خود پسرشون زودتر دست به کار شده خیلییی خوشحال میشن ...
ادامش تایپینگ بعد

۳ پاسخ

چجالب 😅😁

زودتر تاپینگ بزار همشو بخونیم🤣

خب بعدشو بگو

سوال های مرتبط

مامان پرنسس کوچولو مامان پرنسس کوچولو ۹ ماهگی
این پیامو از سمت دختر خالم میزارم راهنمایی میخواد

دخترخالم متاهل بود و عاشق دوسته شوهرش شده بود پسره هم قبلا ی نامزد داشت و دیوانه وار عاشقش بود و نامزدیش با دختره بهم میخوره
میاد با دختر خالم رابطه جنسی برقرار میکنه بهش میگه عاشقتم حتی بخاطر دختر خالم گریه میکنه

تا اینکه ی روز دختر خالم با دوستش میرن دنبال این پسره دوسته دختر خالم دختره دافیه‌ کلا عملی اما خب دختر خالمم از اون کم نداره هر دو عملین‌ بعد اونشب پسره فقط از دختر خالم سراغ اون دختره رو میگیره حتی به دختر خالم میگه اگه اون دوستت نیاد دیگه نمیام ببینمت و این میشه که پسره با دختر خالم بعد اونشب کات میکنن و از دختر خالم متنفرشده سایشو با تیر میزنه


دوستشم همون دافه با همه هستش همه مردا رو تیغ میزنه اما خب بعید میدونم به این پسره رو بده چون همسن پسرش بود


حالا دختر خالم دیوانه شده میگه چرا بعد اینکه با این دختره بیرون بردیمش باهام کات کرد واقعا عجیبه



شوهر دختر خالم زن دوم داره مرد به شدت کثیفی هستش