والا من جات بودم رک میگفتم بهشون که چقد کارشون زشت بوده
بگو من با بیمارستان قرارداد بستم خونه نیستم😂😂
این خانواده شوهر چرا اینجوری میکنن
منم مادرشوهرم از اول بارداری تا حالا اصلا محل بهم نذاشته حالا بارداری سختی نداشتم اما اصلا ی احوال پرسی همنکرده بعد چند شب پیش اومده خونمون میگه نباید تو بیایی ی سر ب ما بزنی ، منم گفتمببخشید شما بارداری وظیفه من بوده بیام حواسم نبود
تازه طلب کارم هسن🙃
من از نامزدی قطع رابطه کردم 😂
همه مادرشوهرا همینن
من بودم هیچوخ هیچوخ هیچوخ اجازه نمیدادم بیان دیدن بچه ..
واقعا روشون میشه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
بهتره خودت چیزی نگی همسرت همین ک اومدن بگه زحمت کشیدین اومدین..دگ واس چی اومدین
اگه شوهرتم باهات هم عقیدس
وقتی اومدن بی رودر وایسی بگو الآنم نمی اومدید
هر چی گفتن جوابشونو بده
بگو من آن همه بیمارستان بودم نیومدید و الآنم بعد از فلان روز اومدید بهم سر بزنید
نیازی بهتون ندارم تو شرایطی ک داشتم میومدید ن الان مثل اقوام دور اومدید سر بزنید و برید
خلاصه برین بهشون
عزیزم اونارو ول کن حتی اومدن خونت از جات بلند نشو هیچ کاری نکن به هیچ وجه بلند نشو ...بعدم انرژی تو بزار برای اتفاقای خوب ان شالله همیشه سلامت باشی کنار گل پسرت مهم شوهرته ک ادم خوبی باشه
فقط به خودت برس و لبخندتو حفظ کن . وقت برای جبران زیاده عزیزم که دیکه خونشون نری❣️❣️
یه جوری رفتار کن که اصلا برات اهمیتی نداره
برای چی ان ایو سیو بود پسرتون
و اینکه کدوم بیمارستان بودین
اول که مبارکت باشه و خداروشکر که سالمید
چند روز دستگاه بود عزیزم ؟
اونارو بسپر به خدا جوابشونو بده فقط خداروشکر که شوهرت حامی خوبیه برات
اگه مال من اینطور میشد شوهرمو
ب زور مینداختم ب جونشون
خودمو خراب نمیکردم
من بودم خیلی سرد باهاشون رفتار میکردم خیلی سرد در حد یه سلام کردن .هر چی هم میگفتن سربالا جوابشون رو میدادم که متوجه حجم ناراحتیم بشن
مگه میشه اخه
اومدن محل سگم ام نمیدادم بهشون
شوهرت چی میگه با اوناس یا پشت توئه؟
خیلی سرسنگین باش و تیکه بنداز بگو کیا اومدن دیدنتون
خیلی سنگین باهاشون برخورد کن مث یه غریبه
بگو خونه نیستم
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.